۱۳۸۹ فروردین ۱۹, پنجشنبه

آشنایی با گاوهای مش حسن !


آشنایی با گاوهای مش حسن !
 
قبلا در مطلب آشنایی با فرهنگ اصطلاحات ستاد ، با برخی از واژه های مصطلح آشنا شدیم، حال به یکی از مهمترین و کثیرالاطلاق ترین واژه ها می پردازیم. این اصطلاح چیزی نیست جز «گاو مش حسن» که کنایه از برخی هاست.
این واژه چرا اینقدر مهم است؟ چون اگر اینگونه افراد وجود نداشته باشند، خیلی از مسائل که خودتان بهتر می دانید اتفاق نمی افتد.  لابد فکر می کنید گاو چه ربطی به ستاد دارد؟ الان خدمتتان عرض می کنم ، گاو نه تنها به ستاد ربط دارد بلکه به خیلی از جاهای دیگر ربط دارد، به شعب هم ربط دارد، به مراکز درمانی هم ربط دارد. اصولا به همه جای دنیا ربط دارد. در همه جای دنیا بعضی ها هستند که مثل گاو زیستن را به انسان وار زندگی کردن ترجیح می دهند.
 این افرادی که گاو مش حسن تشریف دارند، در عین انسان بودن، علاقه چندانی به داشتن برخی از خصوصیات والای انسانی ندارند. مثل چی؟  مثل  تفکر، مثل  آزادگی، مثل  ظلم ستیزی، مثل  حق طلبی، مثل  انتقاد، مثل عدالت خواهی...
گاو بودن یک جواریی یعنی ماست بودن. بی خاصیت بودن. به مسائلی که روی زندگی و معیشت فرد، مستقیم یا غیر مستقیم تاثیر دارد، کاملا بی تفاوت بودن. یعنی هر چیزی را تایید کردن.
مثال سازمانی: یعنی اگر همه سازمانها افزایش سنواتی کارکنانشان را پرداخت نمودند، ولی سازمان شما اینکار را نکرد، فرقی به حال شما نداشته باشد. نه اعتراضی ، نه حرفی، و نه هیچ واکنشی !
یعنی اگر هر ننه قمری از هر جایی آمد و رئیستان شد، و هر کاری دلش خواست انجام داد، شما کاملا خوشحال و راضی باشید.
البته همانطورکه گاوها، گونه های مختلفی دارند ، این افراد هم دارای تنوع خاصی هستند. مثلا بعضی از این عزیزان اگر بخواهند  در مورد این موضوعات صحبت کنند دست خیلی ها را از پشت بسته اند، آنچنان قشنگ صحبت می کنند که همه را مفتون خود می نمایند اما در عمل، هیچ ...!
بعضی ها هم تا یکی بخواهد راجع به این چیزها حرف بزند فورا کله پاچه شده، می گویند «تو رو خدا سیاسی حرف نزن»، یا، «من با این چیزها کاری ندارم»، یا،  «دیوار موش داره و موش هم گوش»، و یا از همه بدتر اینکه می گویند: «فکر نون باش که خربزه آبه»... در صورتیکه با همین ذهنیت بالاخره هم نان را از دست می دهند و هم خربزه را...
مثلا وقتی با برخی از همکاران در مورد اوضاع نابسامان سازمان صحبت می کنیم، رنگ رخسارشان می پرد و به تته پته می افتند. با گفتن اینکه «من به این چیزها کاری ندارم»، از صحنه جنایت دور می شوند. حتی حاضر نیستند بدانند که اوضاع از چه قرار است؟ نه به این صحبتها گوش می دهند ، نه خودشان صحبت می کنند، نه کتاب ، نه اینترنت...
دنبال کارهای مهمتر هستند. حالا این کارهای مهمتر چی هستند خودتان حدس بزنید.
وقتی که رفتار افراد مختلف بر زندگی ما، بر آینده ما و فرزندانمان موثر است، مگر می توان نسبت به آنها بی تفاوت بود. این بی تفاوتی در درجه اول بی تفاوتی نسبت به خودمان خواهد بود. و تاوان آن را دیر یا زود خودمان خواهیم پرداخت.
راستی اگر همه اینگونه بودند، دنیا چگونه می شد؟ تمدن انسانی به کدام سو می رفت؟ اصلا آیا تمدنی وجود داشت؟
حکایت...
حکایتی را هم شنیده ام که بی ارتباط با این موضوع نیست:
می گویند در ایام قدیم در ولایتی پادشاهی بس ستمگر وجود داشته که از هیچ گونه ظلمی بر خلق خدا ابائی نداشت. یک روز وزیر جوان خطاب به پادشاه می گوید: پادشاها! با این رفتاری که شما با زیردستانتان دارید، بیم آن دارم که یک روز کاسه صبرشان لبریز شده و سر به شورش برآورند. پادشاه نگاهی اندیشناک به وزیر جوانش می اندازد و می گوید می خواهم ثابت کنم که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
پادشاه سپس گفت: دستور می دهم از فردا تعدادی از سربازان در دروازه های شهر قرار بگیرند و هر فردی که وارد یا خارج می شود را 5 ضربه شلاق بزنند. (البته نوع عمل در حکایتهای مختلف فرق می کند ولی مهم این است که بالاخره طبق دستور پادشاه مقرر شد یک جورایی مردم را آزار و اذیت کنند)
بعد ازمدتی یک روز وزیر سراسیمه به حضور شاه رسید و گفت: بالاخره مردم شورش کردند... پادشاه پرسید: چه شده؟ وزیر گفت: جمع زیادی از مردم در اطراف کاخ شما جمع شده اند.
پادشاه پوزخندی زد و گفت بیا تا باهم ببینیم آنها چه می خواهند. پادشاه با تجربه و وزیر جوان با هم به ایوان کاخ رفتند. به محض ظاهر شدن پادشاه ، جمعیت حاضر تعظیم غرائی نمودند. پادشاه پرسید: چه می خواهید؟ برای چه این جا جمع شده اید؟ یکی از افراد حاضر که ظاهرا بقیه را نمایندگی می کرد، گفت: ای پادشاه عادل درخواست می کنیم تا تعداد افرادی که در دروازه ها مامور آزار و اذیت ما گذاشته اید را بیشتر بکنید، برای اینکه هربار که از دروازه های شهر وارد یا خارج می شویم باید ساعتها در صف بایستیم...
بله، این هم یک جور حکایت از گاوهای مش حسن !
بیایید گاو نباشیم !
...

مروری بر اخبار سازمان درهفته سوم فروردین 89

مروری بر اخبار سازمان درهفته سوم فروردین 89
 
در اعتراض به عدم افزايش دستمزدها درسال 88
كاركنان تامين اجتماعي مقابل ستاد اين سازمان تجمع مي‌كنند
ایلنا: كاركنان سازمان تامين اجتماعي قصد دارند تا روز بيست يكم فروردین ماه  89 در اعتراض به عدم افزايش دستمزدهاي خود در سال 88 در مقابل ستاد مركزي اين سازمان تجمع كنند.
جمعي از كاركنان سازمان تامين اجتماعي در تماس با خبرنگار ايلنا اظهار داشتند: علاوه بر عدم افزايش دستمزد بخشي از بهره وري و كارانه امان نيز پرداخت نشده است.
آنان با بيان اينكه تجمع پيش از عيد نوروز نتيجه‌اي نداشته است تصريح كردند: درحال حاضر كه مديرعامل سازمان تامين اجتماعي زير نظر وزير رفاه كار مي‌كند از آقاي محصولي انتظارداريم كه حقوق قانوني ما را از مسوولان سازمان تامين اجتماعي مطالبه كند و مانع تضييع حقوق پرسنل اين سازمان شود.
 
 
تجمع كاركنان تامين اجتماعي صنفي است
 
ايلنا: درپي اعلام برخي ازكاركنان سازمان تامين اجتماعي براي تجمع در مقابل ستاد مركزي اين سازمان در روز شنبه هفته آينده،گفته مي‌شود كه مسئولان اين سازمان از مديران شرق و غرب تهران بزرگ و اداره كل شهرستان‌هاي تهران خواسته‌اند كه از دادن مرخصي به كاركنان در اين روز تحت هر عنوان حتي بيماري خودداري‌كنند. ...؟!
منابع مطلع از سازمان تامين اجتماعي درگفت‌وگو با ايلنا افزودند : برخي‌ها سعي دارند رنگ و بوي سياسي به اين تجمع بدهند و اين افراد را مخالفان دولت بنامند اما هدف ازاين تجمع، اعتراض به عدم افزايش مزد كاركنان سازمان در سال 88 است.  ...؟!
آنان همچنين تصريح كردند: البته موضوع فقط به اين‌جا ختم نمي‌شود بلكه برخي از مديران سازمان تامين اجتماعي كه برخي از آنها از خانواده شهدا، جانبازان و ايثارگران هستند و خط‌مشي اصول‌گرايي نيز دارند به دليل غضب مديرعامل سازمان تامين اجتماعي از ستاد مركزي رانده شده و به شعبات تامين اجتماعي تبعيد شده‌اند اما به تازگي مسئولان سازمان از روساي شعب خواسته‌اند تا رديف‌هاي شغلي اين افراد را تنزل دهند.   ...؟! 89/1/18   
http://ilna.ir/newsText.aspx?id=115981                 
 
 
 
کارکنان ناراضی به مهمانی سازمان تأمین اجتماعی نرفتند
3000 مدعو، 200 شرکت کننده!

عدم استقبال باعث تعطیلی میهمانی ذبیحی شد
 ذبيحي رئيس سازمان تأمين اجتماعي در جهت جلب نظر کارمندان سازمان از خود براي 3000 هزار نفر آنها در مجموعه نگين سازمان تأمين اجتماعي تدارک ناهار ديده بود که به علت حاضر نشدن اکثريت دعوت شدگان اين میهماني بهم خورد.
به گزارش سايت صراط ، حاضرين فقط نزديک به 200 نفر بوده اند که آنها نيز کارمندان برخي بيمارستانها و شعبات وابسته بودند .
بنابر شنيده ها علت حاضر نشدن روسا و کارمندان ادارات تأمين اجتماعي نارضايتي آنها از مديريت سازمان مي باشد.
لازم بذکر است اعضاي کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي ؛ هيئت مديره تأمين اجتماعي و بسياري از نمايندگان ؛ در خصوص عملکرد رئيس سازمان تأمين اجتماعي در سال گذشته‌ ابراز نارضايتي کرده و در بسياري از مصاحبه هاي خود بيان مي داشتند که : در سال گذشته سازمان تأمين اجتماعي دچار مشکلات عديده‌اي بين هيئت مديره و مدير عامل شد. و ارائه خدمات بيمه‌اي، درماني و پرداخت مطالبات مستمري‌بگيران سازمان تأمين اجتماعي با مشکل روبرو بوده است.
 
 
بلاتکلیفی در مدیریت سازمان تامین اجتماعی
عضو كمیسیون اجتماعی مجلس گفت:‌پرونده سازمان تامین اجتماعی باید به مراجع قضایی ارسال ومتخلفان معرفی شوند.
محمدعلی پرتوی در گفتگو با ایلنا افزود: مجلس سازمان تامین اجتماعی را زیر مجموعه وزارت رفاه كرد ورییس‌جمهوری نیز این قانون را ابللاغ كرده است بنابراین اهمال بیش از این از سوی وزیر رفاه قابل پذیرش نیست.
نماینده سردشت و پیرانشهر درمجلس شورای اسلامی تصریح كرد: سازمان تامین اجتماعی فاقد راهبرد است و مدیریت آن در حالت بلاتكلیفی به سرمی‌برد.
پرتوی گفت: بی‌ثباتی و بلاتكلیفی درسازمانی كه 30 میلیون بیمه شده دارد و منابع آن هم غیردولتی است خطری برای امنیت اجتماعی واقتصادی كشوراست.
 
 
تقاضای تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی هفته آینده بررسی می شود
تعطیلی بسیاری از موسسات وابسته به سازمان تامین اجتماعی و واگذاری آنان به بخشهای خصوصی از جمله اختلافات اساسی نمایندگان مجلس با علی ذبیحی رئیس کنونی سازمان تامین اجتماعی است.
 
مهر - عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: تقاضای تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی هفته آینده در صحن مجلس مطرح و بررسی می شود.
هادی مقدسی اظهار داشت: در صورتی که تقاضای کمیسیون اجتماعی مبنی بر تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در صحن علنی رای بیاورد، مراحل تحقیق و تفحص بر اساس زمانبندی مشخص انجام می شود. تعطیلی بسیاری از موسسات وابسته به سازمان تامین اجتماعی از جمله موسسه عالی پژوهش سازمان تامین اجتماعی، موسسه رفاه گستر و موسسه آتیه و واگذاری آنان به بخشهای خصوصی و منحل کردن معاونت فرهنگی و اجتماعی و معاونت امور استانها از جمله اختلافات اساسی نمایندگان مجلس با علی ذبیحی رئیس کنونی سازمان تامین اجتماعی است. بیشتر نمایندگان مجلس از عملکرد ذبیحی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی رضایت ندارند و همچنان خواستار برکناری مدیرعامل فعلی سازمان تامین اجتماعی و تعیین تکلیف مدیریت این سازمان عریض وطویل هستند. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در ادامه گفتگو با مهر تصریح کرد: نمایندگان مجلس دغدغه هایی نسبت به مسائل مدیریتی و مالی سازمان تامین اجتماعی دارند و خواستار بررسی مشکلات این سازمان هستند.
وی اظهار داشت: بررسی تقاضای تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در دستور هفته جاری مجلس قرار دارد اما به دلیل مشغله مجلس ممکن است این موضوع به هفته آینده موکول شود.
 
 
دبير شوراي‌ عالي تأمين اجتماعي در گفت‌وگو با فارس:
تشكيل نشدن جلسات شوراي ‌عالي تأمين اجتماعي در آينده مشكل‌ساز مي‌شود
خبرگزاري فارس - محمد اشرفي در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» با بيان اينكه مشكلي براي تشكيل نشدن جلسات شوراي عالي تأمين اجتماعي وجود ندارد، اظهار داشت: اميدواريم كه جلسات شوراي‌ عالي تأمين اجتماعي براي بهبود وضعيت كنوني سازمان تشكيل شود.
وي درباره دليل تشكيل نشدن جلسات شوراي‌ عالي تأمين اجتماعي، گفت : دليل اصلي تشكيل نشدن جلسات شوراي‌ عالي تأمين اجتماعي مشغله كاري برخي از تصميم‌گيران اين شوراست.
اشرفي مهم‌ترين موضوع جلسات شوراي‌ عالي تأمين اجتماعي را تصويب بودجه سال 89 تأمين اجتماعي دانست و گفت:‌ بودجه سال جاري سازمان تأمين اجتماعي بايد در جلسات شوراي‌ عالي سازمان به بررسي و تصويب نهايي برسد و نماينده بيمه‌شدگان، كارفرمايان و كارگران نظرات خود را در خصوص بودجه سازمان اعلام كنند.
دبير شوراي ‌عالي تأمين اجتماعي بيان داشت: بيش از 50 دستور كار به دليل تعويق افتادن جلسات شوراي‌ عالي تأمين اجتماعي بايد بررسي شود.
وي يادآورشد: تا پايان فروردين يك جلسه شوراي ‌عالي تأمين اجتماعي برگزار مي‌شود
 
 
كارت هوشمند درمان، برباد رفته‌اي كه بودجه مي‌خواهد
 
روزنامه همشهری- 16 فروردین 1389 
مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي معتقد است: براي اجراي طرح كارت هوشمند درمان چند ميليارد پول برباد رفته‌است
اما در همين حال معاون درمان سازمان تأمين اجتماعي تقاضاي بودجه براي اجراي كارت هوشمند را مطرح كرده است.
علي ذبيحي، مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي، آبان ماه در جمع خبرنگاران به روشني اعلام كرد كه پروژه كارت هوشمند درمان چيزي جز برباد دادن بودجه سازمان تأمين اجتماعي نبوده است.
اما براساس خبري كه ايرنا ديروز منتشر كرده بارانپور اعلام كرده:  درصورت تأمين اعتبار، كارت هوشمند درمان تا پايان سال‌جاري به بيمه شدگان ارائه مي‌شود. او اهدافي را نيز براي ارائه اين كارت توضيح داده كه از آن جمله مي‌توان به كاهش هزينه‌ها و جلوگيري از اتلاف منابع اشاره كرد.
به گفته معاون درمان سازمان تأمين اجتماعي با اجراي اين طرح، كاغذ بازي و چرخش نسخه در دست افراد از بين مي‌رود و تمامي دستورها و تجويز‌هاي دارويي پزشكان به شكل الكترونيك انجام مي‌گيرد.
ذبيحي اگر تا اين ساعت هنوز مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي باشد، بايد بر اظهارنظري كه درباره كارت هوشمند درمان كرده پايدار باشد. او گفته بود: براساس قانون، سازمان تأمين اجتماعي يك سازمان عمومي غيردولتي است كه تمامي سرمايه‌اش متعلق به بيمه‌شدگان است.
هر پولي كه از سازمان تأمين اجتماعي خرج شود از جيب بيمه‌شدگان خواهد بود، در اين شرايط مسئولين اين سازمان چرا پول بيمه شدگان را به باد مي‌دهند؟ به صرف سروصدا راه انداختن براي اجراي يك طرح مي‌شود بودجه يك سازمان عمومي را صرف كرد؟ وقتي زيرساخت‌هاي مورد نياز براي اجراي يك طرح هنوز آماده نشده، بهتر نبود به جاي هدر دادن، اين چند ميليارد را ميان بازنشستگان سازمان تقسيم مي‌كردند؟
اگر ذبيحي هنوز بر صندلي مديرعاملي سازمان تأمين اجتماعي نشسته باشد، فريد بارانپور كه معاون درمان اين سازمان است يكي از معاونانش به حساب مي‌آيد پس بهتر است حرف‌هايشان خيلي ضد‌و‌نقيض نباشد حداقل تا وقتي كه رابطه معاونت و مديريت برقرار است.
كارت يا دفترچه
بيمه شدگان سازمان تأمين اجتماعي معطل تصميم مديران اين سازمان براي انتخاب ميان كارت هوشمند درمان يا دفترچه درماني نيستند، اما سازمان عريض و طويل تأمين‌اجتماعي ميليون‌ها بيمه شده دارد كه ممكن است بر سبيل اتفاق خبرهاي منتشر شده اين سازمان را پيگيري كنند و اگر احيانا اين كار را انجام دهند از سازمان تأمين اجتماعي و مديرانش قطعا نااميد خواهند شد.
هيچ‌وقت معلوم نشد كه پروژه عظيم و پرسروصداي كارت هوشمند درمان كه با چند ميليارد تومان بودجه قرار بود اجرا شود، چرا اجرا نشد و مسئولان هرگز از ميزان پولي كه براي اجراي اين كار خرج شد اطلاعاتي در اختيار رسانه‌ها نگذاشتند.
براساس اين پروژه بنا بود كه به بيمه‌شدگان سازمان تأمين‌اجتماعي كارت‌هاي هوشمندي بدهند كه به جاي دفترچه استفاده شود و اتفاقا تمامي مراكز طرف قرارداد سازمان تأمين اجتماعي هم بايد به سيستم هوشمند مجهز شوند و پرونده الكترونيك بيماران در دسترس پزشكان قرار داشته باشد و هزار نويد و وعده ديگري كه مي‌شد با اين كارت‌ها به بيمه‌شدگان وعده داد.
با روي كار آمدن ذبيحي به‌عنوان مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي اعلام شد كه اجراي پايلوت اين طرح چيزي جز سروصداي تبليغاتي نبوده و كارت‌هايي را ميان بيمه شدگان توزيع كرده‌اند كه عملا كارايي ندارد و همچنان سيستم دفترچه درمان تأمين اجتماعي پابرجاست.
 ديروز معاون درمان سازمان تأمين اجتماعي بار ديگر براي اجراي اين طرح وعده داد. آيا بارديگر ميليارد‌ها تومان از دارايي‌هاي تأمين اجتماعي به باد مي‌رود؟
 

۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

نگاهی به آخرین دسته گل ذبیحی در سال 88

نگاهی به آخرین دسته گل ذبیحی در سال 88


قشون کشی ذبیحی به سازمان بازنشستگی



ذبیحی بعد از پاتک پیروزمندانه به موسسه عالی پژوهش که در ساعت 4 بامداد مورخ 15/12/88 رخ داده بود با روحیه مضاعف این بار در روز روشن، قصد پاتک زنی و فتح مجدد سازمان بازنشستگی کشوری را داشت. ولی غافل از اینکه این بار سرداری کارکشته و جنگ دیده در مقابلش ایستاده است.

حتما شما هم این خبر معروف را که با تیتر « ذبیحی را به سازمان بازنشستگی راه ندادند » در سایتهای اکثر خبرگزاریها و روزنامه ها منتشر شد را خوانده اید. من فکر می کنم خیلی از همکاران سازمان تامین اجتماعی از شنیدن این خبر و از داشتن مدیر عاملی تا این حد پرت و قرن حجری احساس شرمندگی و خجالت نموده اند.

در طول یکسال گذشته عجیب ترین و خودسرانه ترین کارها را از این شخص دیدیم، که بسیاری از این موارد در رسانه های مختلف و از جمله در اینگونه وبلاگها منعکس شدند.

آیا رفتارهای ایشان تداعی کننده یک فرد زورگو، مستبد، رابطه باز، عوامفریب، دروغگو و علی الخصوص غیرمنطقی بود؟ یا تداعی کننده یک مدیر آگاه، دوراندیش، مشارکت جو، جامع نگر و کارآمد؟ قضاوت با خودتان...

آیا آقای ذبیحی توانستند از تمامی پتانسیل های مادی و معنوی سازمان به نحو احسن استفاده کنند؟ آیا ظرفیت های کارشناسی کارکنان سازمان مورد بهره برداری ایشان قرار گرفت؟ آیا آقای ذبیحی بعنوان مدیر یک سازمان اجتماعی بزرگ، رفتارهای مدنی در خور این سمت را داشتند؟

براستی این شخص فکر می کند در کجا و در چه عصری زندگی می کند؟، آیا قادر به درک مدنیت و تحولات دوران جدید هست؟ آیا مفاهیمی همچون حقوق بشر، شهروندی، دموکراسی، شایسته سالاری ، قانون گرایی، انسان گرایی و امثالهم را می فهمد؟

وتازه بدبختی قضیه این جاست که ادعا می کند دانشگاه دیده است و استاد تشریف دارند. آیا بین در و پنجره دانشگاه و فرد تحصیلکرده و روشن فکری که سالها در محیط دانشگاه بوده، تمایزی نباید باشد؟ براستی چه رفتارهایی، یک فرد تحصیلکرده و عالم را از یک فرد عامی و بی سواد متمایز می سازد؟ این ویژگیها کدامند؟

...

سال 88 برای کارکنان سازمان تامین اجتماعی و جمع کثیری از مخاطبان و ذینفعان این سازمان بزرگ اجتماعی ، بواسطه حضور آقای ذبیحی و دار و دسته اش، سالی کابوس وار و تلخ بود. امیدواریم در اولین روزهای سال جدید وزیر محترم رفاه و تامین اجتماعی با عزل مدیرعامل ناکارآمد و تنش ساز سازمان تامین اجتماعی و البته ایادی ایشان، شیرینی عید نوروز را دوچندان نموده تا کارکنان نیز با روحیه ای مضاعف و امیدوار سال 89 را آغاز کرده و تلخی سال 88 را فراموش نمایند.

هر چند عملکرد آقای ذبیحی قابل اغماض نبوده و ایشان می بایست در پیشگاه قانون و عدالت اسلامی پاسخگوی خسارت هایی که به منابع مادی و انسانی سازمان تامین اجتماعی وارد نموده اند، باشند. بدون شک این پاسخگویی به نفع سازمان، دولت، نظام و سیستم مدیریت کشور بوده و احتمال رفتارهای غیرمسئولانه و قانون گریزانه را کاهش خواهد داد.


به امید آن روز
دست در دست هم نهیم به مهر ، میهن خویش را کنیم آباد
سال نو مبارک

رابطه سریش و پیشرفت شغلی

رابطه سریش و پیشرفت شغلی



با دیدن این عنوان، شاید اولین چیزی که به ذهن مبارکتان برسد این باشد که بنی آدم برای خوب پیشرفت کردن و موفق شدن باید مثل سریش بچسبند به کار و تلاش.
این جور سریش بودن چیز خوبی است ولی متاسفانه مخصوص ممالک پیشرفته از خدا بی خبر است. برای ما سریش بودن یا مثل سریش عمل کردن یک جور دیگر معنی میدهد. چطور؟ الان خدمتتان عرض می کنم:
اگر آرزوی وارد شدن به طبقه وزین مدیران و روسا را دارید. اگر می خواهید یک شبه ره صدساله بپیمائید، اصلا جای نگرانی نیست، فکر تحصیلات ، سن و سال، کار و تلاش و تخصص و این قرطی بازیها را نکنید. کافی است حالتهای پیشنهادی زیر بکار گیرید.
حالت اول - سریشاسیون: با الگوبرداری از قدرت چسبندگی و پایداری سریش در سنتی ترین شکل آن باید به بعضی مقامات و مراکز قدرت بچسبی. پررویی در این حالت به عنوان مکمل عمل نموده و اثر سریش را بیشتر می کند. بنابراین باید دائما با آقایان و آقازادگان باشی. در مراسمها، دید و بازدیدها و حتی گرمابه و ددر پشت سرشان حرکت کنی. هر چی گفتند تایید کنی، دائما برایشان لبخند بزنی، شیرین کاری کنی و ... . در این حالت موی دماغ شدن هم اشکالی ندارد و در اکثر مواقع نتیجه مثبت می دهد بطوریکه مقامات محترم برای خلاص شدن از شر طرف، یک پست ناقابل را پیشکش می کنند.
نکته مهم: فقط مواظب باشید کوچکترین انتقاد و مخالفتی با فرمایشات طرف نکنید والا تمام زحماتتان به باد می رود.



حالت دوم - سریش مالیزاسیون: این حالت نسبت به حالت اول کاملتر است. بطوریکه علاوه بر سریش بودن باید این قابلیت را داشته باشید که از سریش هم خوب استفاده کنی. یعنی اینکه در زمان انتخابات باید در هنر چسباندن پوسترها و اعلانات تبلیغاتی خودی نشان دهی. یعنی باید در حداقل زمان ممکن بیشترین پوسترها را بچسبانید، البته کیفیت کار هم مهم است، یعنی اگر ده سال هم گذشت، پوسترهایتان روی در و دیوار شهر خودنمایی کند. یکی از مهارتهای خاص در این حالت این است که پوسترها را در صعب العبور ترین و دست نیافتنی ترین جاها بچسانید، بطوریکه کارگران شهرداری بعد از انتخابات نتوانند آنها را بکنند.
اما اگر بعد از این اتفاقات، همراه اسمتان از سریش بعنوان پسوند یا پیشوند (مثلا ممد سریش، یا سریش علی) استفاده کردند، به خودتان نگیرید، مهم نتیجه کار است که البته شیرین خواهد بود.
فراموش نکنید این روشها امتحان خودشان را پس داده اند و 100% تضمینی هستند. اگر از این روشها استفاده کنید حتما نتیجه خواهید گرفت حتی می توانید مدیر عامل ، معاون اداری – مالی، یا معاون حقوقی و امور مجلس، و یا معاون امور اقتصادی و یا خیلی چیزهای دیگر بشوید.
موفق باشید.

با مدیر عامل موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی بیشتر آشنا شوید!

با مدیر عامل موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی بیشتر آشنا شوید!




همراهان نیوز: علی ذبیحی مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی 16 اسفند در نامه ای به رئیس جمهور برخی مسائل و مشکلات این سازمان را برشمرد و خواستار مساعدت رئیس جمهور برای رفع مشکلات این سازمان شد.
این نامه در حالی نوشته شد که علی ذبیحی طی چند ماه گذشته مورد انتقاد جدی قرار گرفته بود. بعد از انتشار این نامه هم واکنش های متفاوتی را از طرف آگاهان مسائل اجتماعی شاهد بودیم تا جائی که امروز هم تعدادی از مدیران سازمان تامین اجتماعی نسبت به نامه مدیر عامل انتقاداتی را مطرح کردند.
از جالب توجه ترین بخشهای نامه ذبیحی که نشان می دهد از اطلاعات درستی برخوردار نیست انتساب مدیر عامل اسبق سازمان پژوهشهای تامین اجتماعی به رئیس کمیسون اجتماعی مجلس است که ذبیحی مدعی شده بود وی پلمپ این پژوهشکده را شکسته و او بوده که باعث تحصن و اعتراض عده ای در محوطه سازمان تامین اجتماعی شده است. در خبر قبلی هم که به نقد نامه آقای مدیر عامل پرداختیم متذکر شدیم که این گونه نسبت دادن های واهی خلاف اخلاق و انصاف است.
بر این اساس و برای روشن شدن ادعای واهی مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی تصویر واقعی خواهر زاده رئیس کمیسون اجتماعی مجلس را منتشر می کنیم تا حقیقت روشن شود و مردم با این نابغه که به ادعای آقای مدیر عامل کلی جنجال و بلوا به ضرر تامین اجتماعی به راه انداخته است آشنا شوند. واقعاً چه میکنه این مدیر عامل سه ساله!!!!.

http://hamanews.com/index.php?option=com_content&view=article&id=4422:1388-12-25-08-42-44&catid=87:87

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

مصاحبه با مدیر عامل غیرقانونی

مصاحبه با مدیر عامل غیرقانونی سازمان تامین اجتماعی
همانطورکه مستحضرید آقای ذبیحی در یکسال گذشته فقط یکبار مصاحبه مطبوعاتی (آن هم بعد از شوک عدم معرفی ایشان بعنوان وزیر نیرو) داشتند. شوکی که به تعبیر جناب آقای لواف (مدیر کل سابق تهران بزرگ) موجب برهم خوردن تعادل روحی و روانی آقای ذبیحی شد و همان برهم خوردن تعادل منجر به مصاحبه مطبوعاتی شد.
اما خبرنگار زبل ما با هزار دوز و کلک توانست خود را به آقای ذبیحی برساند و یک مصاحبه اختصاصی با ایشان داشته باشد.
و اما مشروح مصاحبه :

خبرنگار: آقای ذبیحی اوضاع سازمان چطور است؟
ذبیحی: توووووپ. بهتر از این نمی شود. ضمنا این نکته را باز هم یادآوری می کنم که بنده کوچکترین علاقه ای به سمت های اجرائی ندارم.

خبرنگار: پس این وضعیت بحرانی که همه جا صحبتش هست، چیست؟
ذبیحی: اصلا این حرفها نیست ، تو یکسال گذشته ما خیلی دنبال بحران گشتیم اما هر چه گشتیم کمتر یافتیم. هر چی بوده، مال دوره قبل از ما بوده و زبانم لال دوره بعد از ما هم حتما خواهد بود.

خبرنگار: حتما خبر دارید که نمایندگان مجلس، نمایندگان مجامع کارگری، کارفرمائی و بازنشستگی ، مطبوعات، کارکنان، اعضای هیئت مدیره و شورای عالی تامین اجتماعی، بیمارستانها ، داروخانه ها و مراکز درمانی و بعضی جاهای دیگر از وضعیت سازمان راضی نیستند.
ذبیحی: لطفا خلط مبحث نکنید ، هر کدام از اینها علت نارضایتی شان متفاوت است.
نمایندگان محترم مجلس از این بابت ناراضی هستند که علیرغم اصرار شدید آنها، من سمت وزارت نیرو را نپذیرفتم. خودتان که می دانید، بنده کوچکترین علاقه ای به سمت های اجرائی ندارم.

خبرنگار: خب چرا نپذیرفتید؟ وزارت نیرو  که به رشته تخصصی شما مرتبط بود؟
ذبیحی: با توجه به عدم علاقه من به سمت های اجرائی ، ارتباط به رشته تخصصی زیاد مهم نبود. از آنجائیکه شدیدا به اصل شایسته سالاری اعتقاد دارم احساس کردم که آقای نامجو برای اداره وزارت نیرو از من لایق ترند. البته این را در آخرین لحظات متوجه شدم.

خبرنگار: پس چرا اینهمه خودتان و دوستانتان رایزنی کردید؟
ذبیحی: کدام رایزنی؟ ما داشتیم نمایندگان محترم مجلس و آقای رئیس جمهور را متقاعد می کردیم که آقای نامجو اصلح تر از ما هستند. بالاخره هم موفق شدیم.

خبرنگار: با این حساب چرا تعادل روانی تان بهم خورد؟
ذبیحی: فقط کمی خسته شدیم، من که عرض کردم برای تبلیغات آقای نامجو خیلی تلاش کردیم، بنابراین کمی فشارمان بالا و پایین شد و مختصرا اعصابمان بهم ریخت. همه اش بخاطر تلاش زیاد و اجرای تکلیف بود. شما هم اینقدر روی برهم خوردن تعادل روانی تاکید نکنید، چیز مهمی نبود. ضمنا این نکته را باز هم یادآوری می کنم که بنده کوچکترین علاقه ای به سمت های اجرائی ندارم.

خبرنگار: پس تعادل روانی دارید؟
ذبیحی: بله ، فقط علاقه ای به سمت های اجرائی ندارم.

خبرنگار: نارضایتی کارکنان چی؟ این اعتصابی که همه جا صحبتش هست برای چی بود؟
ذبیحی: کدام اعتصاب؟ چرا حرف در می آرید؟ اصلا این صحبتها نبود. موضوع این بود که با توجه به تراکم شدید خدمت رسانی، مدتها بود پرسنل شریف ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی می خواستند ملاقاتی با من داشته باشند، بالاخره کاسه صبرشان لبریز شد، و مشتاقان اینجانب در حیاط ستاد تجمع کردند و اصرار داشتند که مدیرعامل محبوبشان را ملاقات کنند. من هم چون دیدم بیش از حد اصرار می کنند بدون هیچ گونه خشونتی از آنها دعوت کردم تا در سالن اجتماعات ستاد جمع شوند تا از ملاقات همدیگر فیض ببریم.

خبرنگار: خب در این ملاقات چه اتفاقی افتاد؟
ذبیحی: مگر قرار بود چه اتفاقی بیفته؟ در یک فضای سرشار از محبت و معنویت و صمیمیت با همدیگر صحبت کردیم و شارژ شدیم. البته بیشتر من صحبت می کردم و آنها گوش می دادند، نمی دانید چه فضایی بود، وقتی من صحبت می کردم همه چهارصد پونصد نفری که تو سالن بودند ششدانگ حواسشان به من بود حتی مژه هم نمی زدند، پلک هم نمی زدند، خمیازه هم نمی کشیدند، فکر نکنید غلو می کنم، خودم داشتم می دیدم. یکی از دوستان می گفت فلانی وقتی شروع به صحبت کردی من دیدم یکدفعه یک نوری آمد و شما را احاطه کرد خودم هم احساس کردم یک حصاری دورم کشیده شده و آرامش خاصی پیدا کردم.

خبرنگار: پس کارکنان چی گفتند؟
ذبیحی: چیز خاصی نبود. آنها به من گفتند: شما خیلی خوبید. من هم گفتم خوبی از خودتان هست. همین!

خبرنگار: یعنی نارضایتی کارکنان سازمان را قبول ندارید؟
ذبیحی: شوخی می کنید؟ کدام نارضایتی ؟ آنها اصلا نمی دانند نارضایتی رو با کدوم نون می نویسند. شکر خدا کارکنان سازمان همیشه و تحت هر شرایطی راضی هستند. باید هم راضی باشند. اصلا نارضایتی برای چی؟

خبرنگار: از وضعیت پرداختها، از وضعیت انتصابها، از باندبازیها، از تصمیمات غیرکارشناسی ، از سیاسی بازی ، از دروغ گفتن ها، از ...
ذبیحی: یه کم صبر کن! این حرفها چیه؟ چرا از خودتان حرف در می کنید؟ همه اینها را من شدیدا تکذیب می کنم. این صحبتها مال یه عده است که نمی خواهند خدمات شایان توجه دولت را ببیند؟

خبرنگار: چه ربطی به دولت داره؟ چرا سفسطه می کنید؟ داریم در مورد عملکرد شخص شما صحبت می کنیم؟
ذبیحی: مثل اینکه راجع به شما هم باید افشاگری کنم؟ ببینم شما جاسوس اسرائیل نیستید؟

خبرنگار: نه اصلا
ذبیحی: جاسوس آمریکا چی؟

خبرنگار: نه آقا ، این حرفها چیه؟
ذبیحی: پس حتما جاسوس انگلیسی؟

خبرنگار: اصلا از خیر این سئوال گذشتیم. آقای ذبیحی قبلا در رسانه ها از زبان شما گفته بودند که شما ادعا کرده بودید اگر سازمان تامین اجتماعی زیر نظر وزیر رفاه برود یک لحظه هم در سازمان نمی مانید.
ذبیحی: شما اگه جاسوس اسرائیل و آمریکا و انگلیس نیستی، پس جاسوس کجائی؟

خبرنگار: آقای ذبیحی موضوع شفتالو ها چیه که این همه می گویند؟
ذبیحی: کدام شفتالو؟ ما شفتالو خیلی داریم.

خبرنگار: مثلا همین آخری، با چه حساب کتابی، با چه معیاری، با چه اعتقادی معاونت اداری مالی سازمان را انتخاب کردید؟ آیا از نظر منطقی، از نظر شرعی، یا از نظر اخلاقی تصمیمتان درست بوده؟ شما که گفتید به شایسته سالاری خیلی اعتقاد دارید...
ذبیحی: اولا یه چیزی رو برای همیشه تو اون کله پوکت فرو کن. من و امثال من خیلی می فهمیم، تو و امثال تو هیچی حالیتان نیست. هرچقدر هم تلاش کنید باز هم نمی فهمید. شماها ابدالدهر نفهمید! اصلا همه دنیا به غیر از ما نفهمند. حالیت شد؟ ثانیا ما هم برای خودمان معیار داریم همینطوری یلخی عمل نمی کنیم. ایشون رو هم بر اساس یه سری معیارها انتخاب کردیم که شما هیچوقت نمی تونید درک کنید.

خبرنگار: لطف کنید مختصری از معیارهای تان را بیان کنید.
ذبیحی: اولا ایشون سرعت عمل خیلی خوبی در توزیع پوستر و هکذا سریش مالیزاسیون داشتند. تو دوره انتخابات هر چی پوستر فرستادیم ایشون در نهایت دقت و سرعت پوسترها را همه جای شهر چسباندند. دوما، ایشون از دانشگاه آزاد لیسانس حسابداری گرفتن که برای کارهای مالی خیلی خوبه، سوما، جوون هستند و پرانرژی، چهارما، خیلی مودب هستند هر چی بگم گوش می کنند، پنجما با برادرشون هم از یه جاهایی آشنا هستیم. ششما، تو کمیته امداد کار کردند و می دونند خدمت رسانی به نیازمندان یعنی چی، هفتما چون قبلا مثل خودم سابقه مدیریتی نداشتن، انگیزه خیلی زیادی برای خدمت رسانی پیدا می کنن... بازهم بگم؟ ، بگم؟

خبرنگار: می گم آقای ذبیحی ، هر کسی جای شما بود ، با این همه مخالفت خیلی وقتها پیش کله پا شده بود، شما چرا اینقدر ضدضربه اید؟
ذبیحی: راستش من مرتب ورزش میکنم، خوب هم تغذیه می کنم، سیگار نمی کشم، ارتباطات خوبی دارم، اطلاعاتم هم خوبه، افشاگریم هم بد نیست، و  داش محمود رو هم خیلی خیلی دوست دارم.

خبرنگار: قبلا می گفتن مدیرها با مینی بوس و یا حداکثر با اتوبوس میان، اما راجع به شما میگن که با قطار اومدید.
ذبیحی: بله، قطار امن ترین وسیله است. امروز راننده قطار من هستم فردا یکی دیگه از هم قطارها راننده می شه، خب علم احتمالات اینجا بدرد می خوره، یعنی احتمال اینکه همیشه تو قطار باشی زیاده، ولی با اتوبوس و مینی بوس احتمال کمتره. چیز فهم شد؟

خبرنگار: آقای ذبیحی جریان اختلافاتتان با هیئت مدیره سازمان چیست؟
ذبیحی: بی خودی هیئت مدیره رو بزرگ نکنید، هیئت مدیره مگه چیه که با من اختلاف داشته باشه، اینها بی خودی پررو شدند. هیئت مدیره باید مثل بچه آدم حرف گوش کنه، با چیزی هم کاری نداشته باشه، مگه وقتی من انتخاب شدم هیئت مدیره وجود داشت؟ نذار افشاگری کنم!

خبرنگار: پس این هیئت مدیره به چه دردی می خوره؟ اعضای هیئت مدیره صبح تا بعد از ظهر چکار کنند؟
ذبیحی: اینکه مشکلی نیست. تلویزیون تماشا کنند، روزنامه بخونند، کتاب بخونند، میدونین آمار مطالعه تو کشور ما چقدر پائینه؟ یه کم آمار کتابخونی رو بالا ببرند. اصلا می تونن، ورزش کنند. تعدادشون به اندازه یه تیم فوتسال که هست، یه تیم تشکیل بدن و تو مسابقات شرکت کنن و برای سازمان افتخار کسب کنند. اگه بخوان هزار تا کار می تونن بکنن، ولی اینا اهل کار نیستند. می خوان مفتخوری بکنن. من هم شدیدا با مفتخوری مخالفم.

خبرنگار: جریان شبیخون به موسسه عالی پژوهش چی بود؟ 
ذبیحی: بله این یکی از افتخارات زندگی من بود، قبلا هم راجع به این موضوع افشاگری کرده بودم، عوامل دشمن از خیلی وقتها پیش و با یک برنامه ریزی حساب شده در موسسه نفوذ کرده وآنجا را تبدیل به لانه جاسوسی کرده بودند و قصد ضربه زدن داشتند، اما من نگذاشتم نقشه های شوم و شیطانی شان را عملی کنند، و طی یک عملیات حساب شده و با رشادت نیروهای خودی قلعه دشمن را فتح کردیم، اما آنها دوباره نفوذ کردند و با کمک بعضی از عناصر فریب خورده پاتک زدند و قلعه را موقتا از دست ما خارج کردند، ما هم بلافاصله با هلوها و شفتالوها و بقیه میوه ها یک ستاد جنگ تشکیل دادیم و حمله اخیر را سازماندهی کردیم، و خوشبختانه حمله با موفقیت به نتیجه رسید و منطقه را پاکسازی کردیم و در حال حاضر مناطق مورد نظر در اختیار نیروهای خودی است.

خبرنگار: چرا حمله را ساعت چهار نصف شب انجام دادید؟ حتما شنیده اید دختر هشت ساله سرایدار موسسه دچار شوک شده بود.
ذبیحی: مهمونی که نمی رفتیم، داشتیم حمله می کردیم. باید دشمن غافلگیر می شد. شما هم بجای موسسه بگین لانه جاسوسی. فراموش نشه. حمله ما رو سبک نکنین.

خبرنگار: در یکسال گذشته چه کارهایی در سازمان تامین اجتماعی کردید؟
ذبیحی: خیلی کارها کردیم، صرفه جویی کردیم اساسی. تا میتوانستیم از حقوق و مزایای پرسنل کم کردیم، پول داروخانه ها و مراکز درمانی را ندادیم. افشاگری کردیم. مقداری هلو و شفتالو پرورش دادیم. برای دوستان و آشنایان اشتغالزایی کردیم. چپ و راست واحدهای سازمانی را منحل کردیم. کلی عزل و نصب کردیم. تا میتونستیم با اعصاب کارکنان و بازنشستگان و خیلی جاهای دیگه بازی کردیم، شدیم متخصص مغز و اعصاب.
همه این کارها در حالی انجام دادیم که من کوچکترین علاقه ای به کارهای اجرائی نداشتم. شما ببین اگه علاقه داشتم چی میشد.
یکی دوبار در تلویزیون ظاهر شدیم و مظلوم نمایی کردیم و خودمون رو زدیم به موش مردگی. این مجریه حیدری  رو حسابی پیچوندیمش. کلی هم افشاگری کردیم.
یکی از شیرین ترین خاطراتم مربوط به سمینار ISSA در سوئیس بود، جای شما خالی ، خیلی خوش گذشت، کلی شکلات و لبنیات اصل خوردیم. و سخنرانی کردیم مثل بلبل. البته بخاطر صرفه جویی مجبور شدیم تا سوئیس پیاده برویم. از آنجا هم سری به فرانسه زدیم. فرانسه را دیگر پیاده نرفتیم با یابو رفتیم، با یابوی خودمان.

خبرنگار: آقای ذبیحی شما بارها ادعا کرده اید که خیلی ها بخاطر منابع مالی تامین اجتماعی چشم طمع به آن دوخته اند. گفته اید که با قطع مزایای برخی از افراد کلی صرفه جویی کرده اید. تو رو خدا بفرمائید اینها چه کسانی هستند؟
ذبیحی: من نمی خواهم وارد این بحثها بشوم. اما اگر لازم شد بعدا افشاگری خواهم کرد.

خبرنگار: اگر چنین افرادی وجود دارند وظیفه شماست که لیست آنها را اعلام کنید، و اگر سوءاستفاده ای شده است آنها را به مراجع قضائی معرفی کنید.
 ذبیحی: بنده کوچکترین علاقه ای به سمت های اجرائی ندارم. ضمناعلاقه ای به این موضوعات ندارم.

خبرنگار: پس دروغ می گوئید.
ذبیحی: فضولیش به شما نیامده.

خبرنگار: در حالیکه فقط چند روز به پایان سال مانده، چرا پول عیدی و بن ها را نمی دهید؟ عید کلی خرج داره، خودتان که باید این چیزها بدانید.
ذبیحی: شما هم چسبیدید به این رسم و رسومات دوره آتش پرستی. آدم، هر روزی که بتونه دل مومنی رو شاد کنه براش عیده! تلاش کنیم هر روزمان عید باشد. البته خیلی از پولهایی که در سازمان پرداخت می شود اضافه است و در حکم اصراف است. کارکنان شریف سازمان بیشتر باید انگیزه های معنوی داشته باشند . ضمنا این همه اصراف برای چی؟  بیایید در آغاز سال نو به همدیگر لبخند عیدی دهیم. 

خبرنگار: آیا برای خرید گوشت و میوه و آجیل و کوفت و زهرمار می توان لبخند پرداخت کرد؟
ذبیحی: چرا که نه؟ چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید. توانا بود هر که دانا بود...

خبرنگار: اخیرا تعداد قابل توجهی از کارکنان سازمان درخواست بازنشستگی پیش از موعد کرده بودند. این همه درخواست بازنشستگی تا حالا سابقه نداشته . شما علت امر را در چه می دانید.
ذبیحی: علت خاصی نداشت. مگه هر کاری باید علت داشته باشه. دلشان خواسته. ماهم هر کالری دلمون بخواهد انجام میدیم. به هیچ کس هم مربوط نیست.

خبرنگار: شما که مشاور منابع انسانی یک رئیس جمهور هستید، آیا از این قضیه احساس خطر نمی کنید که یکدفعه   1400 نفر از پرسنل سازمان درخواست بازنشستگی می کنند. با توجه به تعداد کارکنان  سازمان می شود گفت تقریبا اکثر افرادی که شرایط بازنشستگی پیش از موعد را داشتند درخواست بازنشستگی کردند. می دانید چقدر تجربه و سرمایه عظیم فکری و انسانی را از دست داده اید؟ افرادی که در بهترین شرایط  برای بازدهی بودند.
ذبیحی: نه قضیه رو بزرگش نکنید. چیز مهمی نبود، فقط یه عده از کارکنان سازمان سنگر خدمت رسانی شان عوض شده ، قبلا در سازمان خدمت رسانی می کردند، الان در خانواده خدمت رسانی می کنند. پس بنظر شما خانواده مهم نیست؟

خبرنگار: شما که فیزیک خوتنده اید باید بدانید هر عملی را عکس العملی است، فکر نمی کنید که این همه ظلم و اجحافی که به سازمان ، کارکنان، و ذینفعان سازمان می کنید اثرش به خودتان برخواهد گشت.
ذبیحی: این چیزها همه ش مال کتابهاست. این همه نمایندگان مجالس، اعضای هیئت مدیره، اعضای شورای عالی تامین اجتماعی، نمایندگان مجامع کارگری و بازنشستگی داد و بیداد کردند مگر چه اتفاقی افتاد؟ تو  هم دلت خوشه ها!
این همه کارکنان سازمان تو جلسات و جاهای مختلف، به من بد و بیراه گفتند، نفرینم کردند و لعنت فرستادند مگه چی شد؟ مگه با نظر اینهاست؟ اصلا میدونی کجا زندگی می کنی؟

خبرنگار: ظاهرا شما به هیچ صراطی مستقیم نیستید، به غیر از حرف خودتان هیچی را قبول ندارید.
ذبیحی: زدی به خال. من این حرفها حالیم نیست. ضمنا این نکته را باز هم یادآوری می کنم که بنده کوچکترین علاقه ای به سمت های اجرائی ندارم.

خبرنگار: آقای ذبیحی شما قول داده بودید راجع به وضعیت شرکتهای شستا ورود نموده و نظارت سازمان را بر آنها عملی خواهید کرد، اما مثل اینکه زورتان نرسید.
ذبیحی: نه اصلا بحث این حرفها نیست، فراموش نکنید که بنده هیچ علاقه ای به کارهای اجرائی ندارم. حذف موسسه عالی پژوهش و فرستادن سی چهل نفر نیروی معاونتهای امور فرهنگی و اجتماعی و امور استانها از همه چی واجب تر بود.

خبرنگار: آقای ذبیحی حتما شنیده اید که رئیس منصوب شما را در سازمان بازنشستگی راه ندادند؟
ذبیحی:  بله، در عوض ما هم آقای محصولی را به سازمان تامین اجتماعی راه نمی دیم. این به اون در.

خبرنگار: آینده سازمان را چطور پیش بینی میکنید؟
ذبیحی:  تا زمانی که من هستم همه چیز روشن و نورانی خواهد بود، همه سنگرهای علم و فناوری را فتح خواهیم کرد. علی ایحال بنده کوچکترین علاقه ای به سمت های اجرائی نداشته، ندارم و نخواهم داشت.