۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

مسابقه با جايزه


معماي بزرگ


بنظر شما دليل انتخاب آقاي ذبيحي بعنوان مشاور منابع انساني رئيس جمهور چه بوده است؟

به عزيزاني كه بتوانند اين معما را حل كنند جوايزي بسيار ارزشمند اعطا خواهد شد

خبر و تفسیر خبر



خبر و تفسیر خبر


لطفا به اخبار زیر توجه فرمایید:


1. معرفی ذبیحی به عنوان وزیر نیرو منتفی شد

با رایزنی های به عمل آمده میان نمایندگان و مسئولان دولتی معرفی ذبیحی به عنوان وزیر نیرو منتفی شده است.

پس از آنکه نمایندگان کمیسیون تخصصی مرتبط با وزارت نیرو و دیگر کمیسیون ها در مصاحبه های مختلف از شانس پایین ذبیحی برای جذب نظر نمایندگان مجلس خبر دادند مقامات ارشد دولت تصمیم به تغییر گزینه پیشنهادی وزارت نیرو برای تعیین تکلیف سریع تر این وزارتخانه گرفتند.

بر همین اساس، بنا بر آخرین تصمیم ها قرار بر این شد تا ذبیحی همچنان به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی به فعالیت خود ادامه دهد.

http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=88773

تفسیر خبر:

نظر سنجی های بعمل آمده نشان می دهد نمایندگان مجلس کمترین اعتماد را به آقای ذبیحی داشته اند، البته از اول که این جور نبوده، قبلا ایشان را نمی شناختند و فقط روی حرف رئیس جمهور حساب می کردند و بنابراین مخالفتی نبود، ولی الان با توجه به اولین سابقه مدیریتی آقای ذبیحی، آنقدر گندکاری از او دیدند که مجبور شدند بگویند اسم طرف حتی به مجلس هم اعلام نشود یعنی اصلا ارزش بحث و بررسی هم ندارد.

بنابراین تصمیم گرفته شد که شما پرسنل عزیز سازمان تامین اجتماعی حالا حالاها مجبورید ایشان را تحمل کنید.



2. ملک محمدی: شانس رای آوری محصولی و ذبیحی از حاجی‌بابایی کمتر است

ایلنا: عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در مورد گزینه‌های احتمالی برای سه وزارتخانه باقیمانده، گفت: محصولی و ذبیحی برای گرفتن رای اعتماد نمایندگان احتیاج به همراهی و تعامل بیشتری با مجلس دارند. ازاین رو همکارانشان در دولت و شخص رئیس‌جمهور باید عنایت بیشتری داشته باشد.

حسن ملک محمدی نماینده مردم دامغان، در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با ذبیحی گزینه پیشنهادی وزارت نیرو اظهار داشت: ذبیحی استاد دانشگاه و سابقه‌کار اجرایی در سازمان تامین اجتماعی را دارد و فردی متعهد و متدین است. او معمولاً در هر مکانی که وارد شده، سعی بر ایجاد تحول داشته است.

به گفته وی اگر بعد از اتمام بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها، نامه معرفی وزرا به مجلس ارائه شود احتمال اقبال مجلس بیشتر است. چون در حال حاضر افکار نمایندگان متوجه طرح هدفمند کردن یارانه‌ها است و شرایط به گونه‌ای است که رای گرفتن بعضی از وزرا قابل پیش‌بینی نیست.

http://www.hasheah.com/view-969.html

تفسیر خبر:

خوشبختانه آقای ذبیحی با کار در سازمان تامین اجتماعی سابقه کار اجرایی را کسب نموده است. ولی معنی این گفته نماینده محترم مجلس را نفهمیدیم که ایشان در هر مکانی که وارد شده سعی در ایجاد تحول داشته است، یعنی چه؟

قبل از تامین اجتماعی در چه مکانی وارد شده و چه تحولی ایجاد کرده؟ سوابق و مدارک خودشان که می گویند چنین چیزی وجود نداشته! اگر منظورتان تامین اجتماعی است، باید پرسید کدام تغییر؟ ایشان چپ و راست پشت سر هم مدیران نصب و سپس عزل نموده و در مواردی دوباره نصب نموده اند، یک تغییر دیگر هم اینکه بدون هیچ کار کارشناسی به خیال خودشان با کوچک کردن ستاد و با حذف قسمتهای مهم سازمان، تحول ایجاد نموده اند، اما مهمترین تغییری که ایشان بوجود آورده اند، این بوده است که شان و منزلت انسانها را پایین آورده اند، هیچ اعتنایی به نظرات کارشناسانه متخصصین سازمانی ننموده اند، حتی تا می توانسته اند آنها را به خیال خودشان تحقیرنموده اند، امنیت شغلی را از بین برده اند، انگیزه نیروی انسانی را پایین آورده اند، سازمان را دچار تنش و اضطراب نموده اند، شایسته سالاری که ضعیف بود ضعیفتر کرده اند حتی می شود گفت نابود کرده اند. سیاسی بازی و رابطه سالاری را توسعه داده اند، هیچ برنامه مشخصی هم برای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت سازمان ارائه نداده اند، و کاملا بی برنامه و سلیقه ای عمل کرده اند، اما برای مشاهده اثرات تغییر و تحولات ایشان باید چند ماهی صبر کرد، هرچند وضعیت موجود انگیزه و رضایت پرسنل و مخاطبین سازمان و کاهش منابع آن خود گویای مطلب است.

البته آقای ذبیحی این تحولات را در یک فضای دوستانه انجام میدهند، چون دوستان شان را که قبلا در گزینش وزارت اقتصاد با هم بوده اند (آرضایی، رضائیان، باهو و ...) را با پستهای کلیدی به سازمان آورده اند و بقول خودشان با همدیگر در حال تحول هستند. بدبخت سازمانی که متحول کنندگانش این جمع باشد.

خلاصه با اینکه ایشان در هند مکانیک خوانده و بقول خودشان استاد دانشگاه هستند، ولی رفتاری از خود نشان داده اند که در حد یک انسان کم سواد بوده است.



3. عماد حسيني: ذبيحي تجربه مرتبط با وزارت نيرو ندارد

گزينه‌هاي پيشنهادي از برنامه‌هاي وزرايي كه راي نگرفتند، كپي برداري نكنند/ شانس حاجي‌بابايي و محصولي در صورت معرفي بيش از ذبيحي است.

ایلنا: سخنگوي كميسيون انرژي در رابطه با گزينه‌هاي احتمالي براي وزارتخانه‌هاي آموزش و پرورش، رفاه و نيرو گفت: چنانچه حاجي‌بابايي و محصولي به عنوان وزراي پيشنهادي معرفي شوند؛ احتمال راي آوري‌شان زياد است. اما ذبيحي با توجه به تجربه ناكافي در اين وزارتخانه، شانس كمي براي گرفتن راي اعتماد مجلس دارد.

وي در رابطه با ذبيحي گزينه احتمالي براي وزارت نيرو، گفت: رشته تحصيلي ذبيحي مرتبط با اين وزارتخانه است؛ اما تجربه منطبق و مرتبط با اين وزارتخانه را در او نديديم. هرچند بايد برنامه‌هاي او را بررسي كرد.

نماينده مردم قروه افزود: ذبيحي براي گرفتن راي اعتماد از مجلس بايد بيشتر كار كند تا بتواند مجلس را قانع كند. چرا كه در شرايط فعلي شناخت كاملي از او وجود ندارد.

وي تاكيد كرد: آنچه كه براي مجلس مهم است عملكرد، توانايي و برنامه وزرا است. گزينه‌هاي پيشنهادي بايد بدانند كه از برنامه‌هاي وزرايي كه راي نگرفتند، كپي برداري! نبايد كرد.

تفسیر خبر:

طبق اذعان نماینده محترم مجلس، علت منتفی شدن معرفی ذبیحی به عنوان وزیر نیرو این است که آقای ذبیحی علیرغم مرتبط بودن رشته تحصیلی اش با وزارت نیرو ، ولی چون تجربه ناکافی در آن وزارتخانه نداشته اند بنابراین به درد وزارت نیرو نمی خورند.

خیلی خوب! کاملا منطقی بنظر میرسد. از طرفی با توجه به حضور هشت ماهه ذبیحی در سازمان عظیم تامین اجتماعی میتوان نتیجه گرفت که ایشان هم تحصیلات مرتبط با تامین اجتماعی داشته اند و هم تجربه کافی با آن، که زعمای قوم ایشان را برای هدایت این سازمان انتخاب کرده اند.

بر همین اساس خبرنگار ما به بررسی و جستجوی اسناد و مدارک موجود و ناموجود پرداخت و کاشف به عمل آمد که آقای ذبیحی قبل از رفتن به هندوستان سالها در شعب تامین اجتماعی کسب تجربه نموده اند. به این ترتیب که نامبرده در بدو استخدام در شعب یک اراک در واحد صدور دفترچه مشغول به خدمت نموده اند همچنین در واحدهای درآمد، بازرسی و اجرائیات شعب ده، چهار و شانزده تهران و مدتی را هم در واحد فنی شعبه دوازده کار کرده اند همین کار کردن در واحد فنی باعث ایجاد علاقه و کشف استعدادشان در کارهای فنی شده، بنابراین برای کسب دانش فنی به کشور هند مسافرت کرده و در رشته مکانیک به تحصیل پرداخته اند. در حین تحصیل در رشته مکانیک در کلاسهای دانشجویان رشته مدیریت نیز بصورت مستمع آزاد شرکت نموده بودند، بنابراین از علم مدیریت همه خیلی چیزها یاد گرفته اند. ناگفته پیداست، رشته مکانیک که از رشته های فنی است با واحد فنی امور بیمه شدگان یا مستمریها نیز در ارتباط می باشد. بنابراین مشکل عدم ارتباط رشته تحصیلی با تامین اجتماعی منتفی شده و تجربه مرتبط هم که الحمدا... داشته اند. پس مناسبترین گزینه برای هدایت سازمان تامین اجتماعی هستند. اصلا ایشان برای تامین اجتماعی ساخته شده اند.

از مجلس و هر جای دیگر، هر چقدر هم التماس کنند ذبیحی جون را به هیچ سازمانی نمی دهیم. بعد از سالها بالاخره یک مدیر عامل درست و حسابی گیر آورده ایم، شما هم اگر مدیر خوب می خواهید بگردید یکی برای خودتان پیدا کنید، اما مطمئن باشید مثل این یکی هیچ جایی پیدا نمی شود.



4. دبیرشورای عالی تامین اجتماعی:

ثبات مدیریت‌ها،کارآمدی تامین اجتماعی را به دنبال دارد

با توجه به اینکه مدیرعامل فعلي سازمان تامین اجتماعی‌کمتر از یک سال است که در این سازمان مدیریت می‌کند بنابراین به نظر می‌رسد برای ادامه و تکمیل برنامه‌های هدفمند و راهبردی سازمان به زمان بیشتری نیاز دارد.

ايلنا: دبیر شورای عالی تامین اجتماعی با بیان اینکه شنیده‌ها از مقام‌های نزدیک به دولت از حضور علی ذبیحی در سازمان تامین اجتماعی حكايت دارد، گفت: ثبات و پایداری مدیریت‌ها باعث کارآمدی و بهره وری در همه سطوح سازمان تامین اجتماعی می‌شود.

محمد اشرفی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با بیان اینکه حداقل زمان به لحاظ مدیریت و اجرای برنامه‌ها و عملیاتی‌کردن آنها بیش از 2 سال است، افزود: طبیعی است که با توجه به اینکه مدیرعامل فعلي سازمان تامین اجتماعی‌کمتر از یک سال است که در این سازمان مدیریت می‌کند بنابراین به نظر می‌رسد برای ادامه و تکمیل برنامه‌های هدفمند و راهبردی سازمان به زمان بیشتری نیاز دارد.

نماینده بیمه شدگان موسسات اداری و دولتی در شورای عالی تامین اجتماعی با اشاره به جامعه 30 میلیونی تحت پوشش این سازمان گفت: تحقق رضایت خاطر کارگران کارفرمایان و مستمری بگیران کار کمی نیست و از اهداف راهبردي دولتهاست.

تفسیر خبر: این خبر نیاز زیادی به تفسیر ندارد، حالا که ظاهرا نقشه ها برآب شد و ذبیحی در سازمان ماندگار شد. آقای اشرفی که از متخصصین فحاشی، پرروئی، زیرآب زنی و دورورویی و وقاحت است خواسته خود شیرینی بکند! واكنش همين فرد را بعد از رفتن ذبيحي ببينيد!


اخبار ستاد مرکزی

اخبار ستاد مرکزی


مفقود شدن اداره کل شرق تهران بزرگ

طبق اخبار واصله، به خیر و خوشی اداره کل شرق تهران بزرگ ایجاد شد و تعدادی از کارشناسان ستاد مرکزی مامور شدند که در این اداره کل انجام وظیفه نمایند. تا اینجای کار که چیز عجیبی وجود ندارد. ولی مسئله اینجاست که این اداره کل روی کاغذ ایجاد شده و هنوز وجود خارجی ندارد. یعنی اینکه هنوز ساختمانی بعنوان اداره کل شرق تهران بزرگ ایجاد نشده است. (درایت و ذکاوت آقای ذبیحی را کیف می کنید؟!)

از طرفی حکم سی چهل نفر به عنوان مامور در اداره کل شرق تهران بزرگ و یا شعب تابعه اش صادر شده، و آقایان شدیدا اصرار دارند که این عزیزان می بایست در اسرع وقت گورشان را از ستاد مرکزی سازمان گم کرده و به اداره کل شرق تهران بروند!

(البته یکی از علل این اصرار شدید، این است که می خواهند قبل از مطرح شدن اسم آقای ذبیحی در مجلس بعنوان کاندیدای وزارت نیرو، این تغییرات اعمال بشود تا پز بدهند که ما در سازمان تامین اجتماعی تحول ایجاد کردیم!)

همچنین یکی از سوتی های دیگر تیم مدیریتی سازمان در این قضیه این است که بعد از اینکه مدیر کل شرق تهران بزرگ منصوب شد و تعدادی از همکاران مامور به خدمت در آنجا شدند، معلوم شد که استانداری تهران شدیدا با ایجاد این اداره کل مخالفت کرده است. حالا رایزنی ها شروع شده و اصلا معلوم نیست که این اداره کل ایجاد خواهد شد یا نه؟ (ببینید چه نابغه هایی سازمان را هدایت می کنند.)

علی ایحال شنیده ها حاکی از آن است که چندین نفر از کارشناسان حرف گوش کن معاونت امور استانها از روز دوشنبه 4/8/88 ستاد مرکزی را به مقصد اداره کل شرق، بطرف شرق تهران ترک نموده اند. شواهد موجود نشان میدهد این عزیزان بعد از اینکه در شرق تهران اداره کل مزبور را نیافتند به امید رسیدن به آن و اجرای دستور، از شرق تهران هم شرق تر رفته و تاکنون تعدادی از شهرها و مناطق شرقی کشور را بازدید نموده اند. بطوریکه یک گروه پیشتاز از این عزیزان در حال حاضر در مرز افغانستان مستقر شده اند و از همان جا با ستاد مرکزی تماس گرفته و درخواست تعیین تکلیف نموده اند.

ستاد مرکزی هم بمنظور حل مشکل مورد نظر اعلامیه زیر را در مطبوعات و رسانه ها پخش کرده است:

« یک عدد اداره کل شرق تهران بزرگ مفقود شده است. از یابنده تقاضا می شود قبل از روز یکشنبه 10/8/88 (روز اعلام کاندیداهای وزارت به مجلس) با سازمان تامین اجتماعی دفتر مدیر عامل تماس حاصل نموده و مژدگانی خفن دریافت نماید»



نتایج رقابتهای جام حذفی تامین اجتماعی

در رقابت های جام حذفی باشگاه های تامین اجتماعی در حال حاضر معاونت فرهنگی و اجتماعی با بیشترین گل خورده در صدر جدول قرار داشته و بعد از به ترتیب گروه پزشکان غیر پزشکی کارکن، گروه مشاوران پیر و میانسال و معاونت امور استانها قرار دارند. در این میان رقابت سرنوشت سازی بین تیمهای دفتر آمار از منطقه معاونت اقتصادی و اداره کل آموزش از منطقه معاونت اداری مالی در جریان است. همچنین به تازگی تیمهای معاونت حقوقی و امور مجلس از منطقه ستاد مرکزی و روسا و کارشناسان ارشد اقتصاد و برنامه ریزی، نظارت و ارزشیابی، آموزش، بازرسی و اجرائیات از ادارات کل استانها به گردونه رقابتها وارد شده اند. امیدواریم با اضافه شدن سایر تیمها به این مسابقات شاهد رقابتهای بهتری در جام حذفی باشیم.


انتصاب مشاور مدیر عامل در امور حقوقی و دعوا معوا

مدیر عامل بسیار محترم سازمان طی حکمی (در تاريخ 1388/08/05)یک نفر از عزیزان را بخاطر تعهد، شایستگی، لیاقت، اخلاص، صمیمیت، خوش تیپی، ارزش مداری، خدمت مداری، هماهنگ مداری و مصلحت مداری به عنوان مشاور برتر مدیر عامل در امور اساسی حقوقی و مصالح سازمانی منصوب نمود.

لازم به ذکر سات همین شخص درست 15 روز پیش از این حکم، بعلت ناهماهنگی، صیانت از مصالح سازمانی، زیرآب زنی، دوروئی، و بی لیاقتی از سمت سرپرست معاونت حقوقی و امور مجلس برکنار شده بود. ولی در طی این 15 روز با شرکت دریک دوره کلاسهای خودشناسی، تغییر شخصیت ، اخلاق اداری و تعلیمات دینی تحولی عظیم در ایشان پدید آمد.

البته معلوم نیست شاید 15 روز دیگر به همان علتهایی که دفعه قبل عزل شده بود دوباره عزل شود، و این چرخه همچنان ادامه دارد. بازی روزگار است دیگر، چه میشود کرد...



۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

فرهنگ اصطلاحات ستاد


آشنایی با برخی از اصطلاحات رایج در ستاد مرکزی:

با توجه به اینکه بسیاری از همکاران شعب و مراکز درمانی اطلاعات دقیقی از وضعیت ستاد مرکزی ندارند و بعضا فکر می کنند همه ستادیها تنبل و مفت خور و نالایق هستند. لذا در اینجا برخی از اصطلاحات رایج در ستاد مرکزی جهت تنویر افکار این عزیزان معرفی می گردد. در این اثنا موضوع مورد نظر هم روشنتر خواهد شد.

- هلو ها: منظور از هلو تعدادی از جوانان (مذکر) رعنا و خوش تیپ که بین بیست تا بیست و پنج سال سن داشته و همراه با مدیر عامل غیر قانونی سازمان و البته با قراردادهای دو سه میلیونی به طبقه نهم سازمان تشریف آورده اند و ضمن خرابکاری و دسته گل به آب دادن، برای احراز پست های مدیریتی در سنوات آتی کسب تجربه می نمایند. همچنین یکی از وظائف خطیر این عزیزان، ارائه راهنمایی و مشاوره های همه رقم به مدیر عامل علامه سازمان می باشد. و در بعضی موارد همکاران و ارباب رجوع معترض را در طبقه نهم نصیحت نموده و به راه راست هدایت می نمایند.

- موقرمزی (و دار و دسته اش): منظور از موقرمزی یکی از مدیران به اصطلاح ارزشی سازمان است که علاقه عجیبی به تغییر رنگ موهایش متناسب با مد روز و فراتر از آن داشته (یه جورایی مانکن تشریف دارند) . ایشان بواسطه فعالیتهای خستگی ناپذیر در انتخابات ریاست جمهوری با سرعت نور در سلسله مراتب سازمانی رشد نموده و معاون حقوقی و امور مجلس سازمان شدند. این آقای موقرمزی در حالیکه عرضه تقسیم جو (و یا علوفه) بین دو یا تعدادی از چهارپایان را ندارد ولی ادعایش کهکشانها را هم پاره می کند. ایشان تا چند روز پیش یکی از سیاستگذاران سازمان و هدایت کنندگان اصلی آقای ذبیحی بودند، ولی چون داشتند زیرآب مدیر عامل را میزدند (تا خودشان مدیر عامل شوند)، مورد غصب ایشان واقع شده و از کار برکنار شدند، تا جائیکه چند روز اول حتی اجازه ورود به سازمان را هم نداشتند ولی اخیرا این محدودیت ها کمتر شده و ایشان مجاز به رفت و آمد به سازمان شده اند ولی هنوز اجازه داخل نمودن اتومبیل شان را کسب نکرده اند.
یکی از شیرین کاری های موقرمزی این بوده که فیش حقوقی اش را به نمایندگان مجلس نشان میداد و درحالیکه از زیادی حقوقش شکایت می کرد، می گفت آقا ببینید تو سازمان چطور حق کارگران را می خورند! آیا انصاف است به ما این همه حقوق می دهند؟ یکی دیگر از هنرهای این بشر این بوده که تا می توانسته زیرآب بقیه همکاران از جمله دوستان قدیم و جدید را می زده. یکی دیگر از ویژگیهای بارز این بنی آدم این بوده که بغیر از خودش کسی را آدم حساب نمی کرده و خیلی چیزهای دیگر... البته از این گونه افراد تو ستاد مرکزی بازهم داریم که دار و دسته موقرمزی از آن جمله هستند. این مورد را بعنوان مشت نمونه خروار عرض کردم.

- مدیران وارداتی: این عزیزان از پدیده های مدیریت کشور می باشند که همین چند وقت پیش (قبل از ورود به سازمان تامین اجتماعی) کشف شده اند (علیرغم اینکه بعضا قبلا مدیریت نکرده اند)، و برای هدایت سازمان بخت برگشته تامین اجتماعی از سازمانهای دیگر ترانسفر (منتقل) شده اند، مثل بازیکنان حرفه ای فوتبال. همانطورکه تیمهای حرفه ای فوتبال با پرداخت مبالغ هنگفت، ستارگان تیمهای دیگر را جذب می نمایند، سازمان تامین اجتماعی نیز در سالهای اخیر با پیروی از این سیاست، تعدادی از بازیکنان (مدیران) غیر حرفه ای! را از خارج از سازمان جذب کرده است. البته بسیاری از آنها بعد از اینکه حسابی به خودمان گل زدند و توزرد از آب درآمدند بصورت رایگان به تیمهای دیگر واگذار شدند، البته کل مبلغ قرارداد و بیشتراز آن را کامل گرفتند. نوش جانشان! لازم به ذکر است سازمان تامین اجتماعی در این بازار نقل و انتقال کاملا یکطرفه عمل کرده یعنی فقط از بازیکنان خارجی استفاده کرده و هیچ بازیکن خودی برای بازی (مدیریت) به سازمانهای دیگر واگذار نکرده. بعضی ها میگویند چون تامین اجتماعی تیم پولداری است بنابراین بازیکن سازی نمی کند و فقط از ستارگان سایر تیمها استفاده می کنند. بعضی ها هم به ما می گویند: شما بی استعداد هستید، مغز شما، مغز نیست پاره آجر است ولی اینهایی که از بیرون می آیند یه چیز دیگه هستند.
خلاصه اینکه در بین شصت هفتاد هزار پرسنل سازمان تامین اجتماعی تاکنون هیچ استعداد درخشانی برای مدیریت سازمانهای دیگر دیده نشده است. حتی شستا و شرکتهای زیر مجموعه آن که متعلق به سازمان تامین اجتماعی هستند کوچکترین اجازه ای حتی به اظهار نظر کارکنان سازمان تامین اجتماعی نمی دهند چه رسد به مدیریت. بطوریکه اگر فردی از همکاران سازمان بخواهد از این فکرها بکند مافیای شستا طرف را با ساطور شقه شقه می کند. باور ندارید، اندکی تفحص بفرمائید.
بنابراین همکاران عزیز! تقصیر خودتان است، نه دانشگاه دیده اید و نه استعداد و توان مدیریت دارید. البته تقصیر شما هم نیست، از قضای روزگار هر چی آدم بی استعداد هست تو سازمان جمع شده، این حقیر هم مثل شما.
البته هجوم بازیکن نماهای خارجی به سازمان تامین اجتماعی در بسیاری از موارد بخاطر احساس تکلیف شدید است و ربطی به مسائل مادی ندارد. ولی انصافا شما خودتان را جای آنها بگذارید. یک تیمی به شما پیشنهاد بازی و حتی کاپیتانی تیم را داده، و چندین برابر جای قبلی تان حقوق و مزایا می پردازد. گذشته از اینها، هر گندکاری هم که بکنید نه کسی از شما می پرسد و نه شما جوابگو خواهید بود. شما باشید قبول نمی کنید؟ نه، راستش را بگوئید!
گل سرسبد بازیکنان خارجی، همین آقای ذبیحی است که بدون هیچ سابقه مدیریتی و یا تحصیلات مدیریتی بصورت غیر قانونی مدیر عامل سازمان شده و مشغول کسب تجربه (بخوانید گندکاری) برای احراز سمت وزارت نیرو هستند.
اون یکی هم که معاون اقتصادی و برنامه ریزی شده از سپاه اومده، بهش میگن سردار. حالا سرداری چه ربطی به سازمان داره، با این کاریت نباشه. ربطش رو شماها نوفهمین!
یا دو تای دیگه که از گزینش وزارت اقتصاد (رضائیان، مدیر کل دفتر هیات مدیره) و گزینش نهاد ریاست جمهوری (یابو، مدیر کل امور اداری) تشریف آوردن و بعضی از اعضای هیئت مدیره و هلو ها هم که جای خود دارند. تو طبقه نهم از این بازیکنان زیاد هستند.

- مدیران خودی (در اصل بیخودی) ارزشی: خوشبختانه این مدیران از بدنه سازمان تامین اجتماعی انتخاب شده اند. تنها اشکالی که وجود دارد این است که به درد هر کاری می خورند الا مدیریت. نمونه اش همان موقرمزی که خدمتتان عرض کردم یا معاون فنی درآمد که همزمان سرپرستی معاونت امور استانها را بر عهده دارد در یک جلسه سخنرانی دو کلمه حرف عادی را نمی تواند بیان کند (برای کسب اطلاعات بیشتر به مطلب «مدیریت احمدی نژادی در سازمان تامین اجتماعی » در همین وبلاگ رجوع نمائید.)
تازه اینها خوب هاش هستند که معاون شده اند پایین دستی ها که اغلب واویلاست. این مدیران به مدیران ارزشی معروف هستند ولی ما هرچقدر تفحص کردیم ندانستیم این ارزشی بودن یعنی چه؟ یعنی به یه سری ارزشها معتقدند یا عاملند؟ این ارزش ها چه چیزهایی هستند؟ راستگویی، عدالت، انصاف، صداقت، یکروئی، ایثار، یا درستکاری و امثالهم. حتما منظور از ارزشی بودن این چیزها نیست. پس چه چیزهایی یک مدیر ارزشی را از یک مدیر غیر ارزشی متمایز میکند؟ تعهد یا تخصص؟ یا هردو؟ تخصص که نمی تواند باشد، پس حتما منظور تعهد هست، اما تعهد به چه چیز یا چیزهایی؟ تعهد به پول و مقام و قدرت؟ یا غیر از اینها؟ ....
ویژگی مشترک همه این مدیران این است که یک جورایی به یک جاهایی وصل هستند. خوب هم وصل هستند. فقط همین. شما هم اگه وصلی! بسم ا... . وصل نیستی، برو کنار باد بیاد.

- نظریه یا کار کارشناسی : نظریه کارشناسی چیزی است که کارشناسان از خودشان در می کنند و فقط به درد عمه شان می خورد. یعنی چی؟ یعنی اینکه این حضرات مدیران فوق الذکر در خیلی از موارد کوچکترین علاقه ای به کار کارشناسی ندارند، حتی بعضی وقتها کار یا نظریه کارشناسی را توطئه دشمنان و استکبار جهانی و صهیونیستها می دانند. بنابراین برای زدن مشت محکم بر دهان دشمنان و استکبار .... از تصمیمات کارشناسی شده اجتناب می کنند. در اینصورت بعضی از تصمیماتی که در ستاد مرکزی اخذ می شود نه بر اساس کار کارشناسی و علمی، که بصورت عشقی و دیمی گرفته می شود. لازم به ذکر است اکثر این مدیران یک جور حلقه ها و محفلهایی دارند و مهمترین تصمیمات و رویدادهای سازمانی از توی این محفلها بیرون می آید. مثلا به بهانه هیئت مذهبی دور هم جمع می شوند و در حین عبادت یا قبل و بعد از آن در مورد مسائل سازمان بصورت کاملا اتفاقی صحبت می کنند و اتفاقا یک تصمیماتی می گیرند مثلا فلانی بچه خوبیه، اونجا بذاریمش. یا اون یکی خیلی پررو شده کله پاش کنیم. و از این قبیل تصمیمات ... این تصمیمات در سر میز غذاخوری، در کوه و خیلی جاهای دیگر هم بصورت دوستانه و محفلی اتخاذ می گردد. البته بعدا دلیل کارشناسی می شود برایش پیدا کرد.

برنامه کماندوهای معاونت فرهنگی و اجتماعی


افشای جلسات یک گروه برانداز
طبق اطلاعات واصله بعضی از پرسنل معاونت فرهنگی و اجتماعی سابق که در حال حاضر در شعب مختلف تهران پراکنده شده اند تازه دوزاری شان افتاده که چه کلاهی سرشان رفته و دانسته اند که بعد از اتمام دوران ماموریتشان که زیاد هم دور نیست با تنزل ردیف هایشان چقدر ضرر خواهند کرد. همچنین انتقادات سایر همکاران مبنی بر اینکه چرا بدون هیچ مقاومت و بحث کارشناسی، سرتان را پایین انداختین و رفتین! شما که اهل قلم بودین، حداقل می تونستین کار رو به مطبوعات و خبرگزاری ها بکشونین !
بنابراین بمنظور جبران مافات و انتقام از مسببین امر، چند نفر از آنها جلسه ای تشکیل داده تا موضوع را بررسی نمود و تصمیم عاجلی بگیرند. خبرنگار ویژه هوای آزاد متوجه قضیه شده و گزارشی از محتوای این جلسه سری تهیه کرده است.
گزارش جلسه
یکی از اعضای رادیکال در ابتدای جلسه گفت: من پیشنهادم این است که به همکاران اطلاع بدهیم در یک موعد مقرر در طبقه نهم ستاد مرکزی تجمع کرده و درخواست ملاقات حضوری با مدیر عامل نمائیم. اگر مثل بچه آدم قبول کردند که هیچ، اگر قبول نکردند به زور وارد اتاق مدیر عامل می شویم و طی یک عملیات کماندویی و با اجرای حرکات رزمی ، حقش را کف دستش می گذاریم، بعد احتمال دارد مدیر عامل از ترس ما بخواهد از پنجره فرار کند و توی حیات بیفتد. خدا رو چه دیدی!
عضو دیگر جلسه گفت: نه آقا! نیازی به اینکارها نیست. بهتره تو حیات سازمان تجمع کنیم و بصورت کاملا مسالمت آمیز و مدنی مطالبتمان را مطرح بکنیم. فوقش دو سه تا شیشه پائین می آد. اگه خبر این قضیه تو خبرگزاری های داخلی و خارجی منعکس بشه، طرف رو حسابی رسوا می کنیم.
دیگری گفت: نه! با این کارها، کار درست نمی شه. بهتره کار رو از طریق مراجع قانونی پیگیری کنیم از طریق دیوان عدالت، سازمان بازرسی، دفتر رهبری، نهاد ریاست جمهوری و یا مجلس ، شاید فرجی حاصل شد. حداقلش اینه که قوه قضائیه و قوه مقننه جدا از قوه مجریه هستند و می تونند مسئله رو بی طرفانه بررسی کنند.
دیگری در پاسخ به این اظهار نظر گفت: تو هم دلت خوشه! تفکیک قوا خیلی قدیمی شده، اینا از اصل اتحاد قوا پیروی می کنند. بجای اینکه، رو کار همدیگه نظارت کنند، عیب هاشون رو می پوشانند، قضیه انتخابات ریاست جمهوری که یادتون نرفته! نه آقا کدام قانون؟ این جوری هم کار درست نمی شه.
دیگری گفت: حداقلش اینه که می تونیم از نمایندگان مجلس بخواهیم صلاحیت ذبیحی رو برای وزارت نیرو هر چه زودتر تایید کنند تا شاید از شرش راحت بشیم.
در این حین، یکی دیگر از اعضای جلسه حرفش رو قطع کرد و گفت: تا حالا کدوم مدیر عاملی اومده که از قبلی بهتر باشه، دلت خوشه ها!
سکوت عجیبی جلسه رو فرا گرفت. نهایتا یکی از اعضا که صحبت نکرده بود، گفت: آقا بهتره به خدا توکل کنیم و فقط دعا کنیم تا شاید اتفاقی بیفته. مثل شاه سلطان حسین!

۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

حمیدی، کله پا شد


پایان دوران حمیدی در سازمان!




شماره: 698/1000/59322
تاریخ: 21/7/1388

جناب آقای حسین حمیدی

سلام علیکم

با توجه به عدم وجود هماهنگی لازم و لزوم صیانت از مصالح سازمان، بدین وسیله حکم شماره 450/1000/305216 مورخ 29/1/1388 در خصوص انتصاب جنابعالی به سمت سرپرستی معاونت حقوقی و امور مجلس لغو می گردد.

علی ذبیحی
مشاور رئیس جمهور و مدیر عامل سازمان

رونوشت:
- ...
- معاونت اداری و مالی جهت اطلاع و تعیین محل کار جدید.


این خبری بود که روز سه شنبه (21/7/88) در کل سازمان مثل توپ ترکید، خیلی ها تا تصویر حکم را ندیدند باور نمی کردند. اما نکته بارزی که در چهره قریب به اتفاق شنوندگان این خبر وجود داشت این بود که اکثرا نمی توانستند شادی شان را پنهان کنند، بعضی ها تبریک می گفتند و برخی قول شیرینی می دادند.
یکی از همکاران تا ساعتها بعد از شنیدن خبر همچنان شاد بود و غرق در افکارش، لبخند می زد. وقتی علت را پرسیدم، گفت: دست خودم نیست، همینطوری خود بخود خنده م می آد.
بعد از رویت شادی زائد الوصف همکاران، تازه فهمیدم که این آقا چقدر منفور بوده، لذا با توجه به کم بودن اطلاعات اینجانب در مورد مخلوق مخلوع مورد نظر، تصمیم گرفتم پرسشنامه ای تهیه کنم تا با کمک شما عزیزان، زوایای نامکشوف جریان و ابعاد وجودی طرف، آشکارتر بشود.
بهرحال آقای حمیدی اول صالح تشخیص داده شده و مدیر کل شدند، بعد اصلح شناخته شده و معاون سازمان شدند، حالا هم چون به مصالح سازمان ضربه میزدند، مصلحت این بود که برکنار شوند. کدامش را باور کنیم؟


نظر سنجی

1. بنظر شما علت اصلی برکناری آقای حمیدی، کدامیک از گزینه های زیر می باشد؟
الف - برای اینکه زیادی پررو شده بود.
ب – برای اینکه داشت رنگ عوض می کرد (منظور رنگ موهاش نیست).
ج- برای اینکه داشت زیرآب مدیر عامل رو می زد.
د – برای اینکه دل بعضیها خنک بشود.
ه – به همان علتی که رشد کرد، سقوط کرد.

2. بنظر شما منظور از عبارت «عدم هماهنگی های لازم»، خطاب به آقای حمیدی در حکمشان چیست؟
الف – ایشان بیشتر از مدیر عامل، با برخی از نمایندگان و دوستان هماهنگ می شد.
ب - ایشان آهنگ مورد نظر مدیر عامل را نمی نواخت.
ج – ایشان فقط با منافع خودش هماهنگ عمل می کرد.
د – با توجه به هماهنگی های قبلی، داشت ناهماهنگ عمل می کرد.
ه – ایشان عامل ناهماهنگی در سازمان بود (عنصر نامطلوب)

3. بنظر شما منظور از عبارت «لزوم صیانت از مصالح سازمان» در حکم آقای حمیدی چیست؟
الف – ایشان مصالح سازمان را رعایت نمی کرد.
ب - ایشان مصالح آقای ذبیحی را رعایت نمی کرد.
ج – ایشان مصالح فروشی باز کرده بود.
د- ایشان فقط به مصالح خودش توجه می کرد.
ه – بعضی اوقات به بهانه دفاع از مصالح سازمان میتوان حال گیری کرد.

4. با توجه به اینکه ایشان برای تعیین محل جدید، در اختیار معاونت اداری و مالی قرار گرفته اند، بنظر شما مناسبترین محل برای کارشان درسازمان، کدامیک از گزینه های زیر می باشد؟
الف – کارشناس امور اداری شعبه بجنورد مامور در جزیره قشم
ب – نگهبان شعبه شهرری مامور در بایگانی راکد اداره کل تهران بزرگ
ج – مشاور یکی از مدیران کل در زیرآب زنی، دوروئی و بدبخت کردن دیگران
د- کارشناس معاونت فرهنگی و اجتماعی در اختیار یکی از شعب تهران
ه- مشاور یکی از مدیران در سوء مدیریت و ارتباطات خوشه ای

5. با توجه به تنزل پستی آقای حمیدی، هر ردیفی به غیر از مدیرعاملی برای ایشان کسرشان دارد. بنابراین در صورتی که ایشان تصمیم به ترک سازمان بگیرند، بنظر شما در چه شغل هایی موفقتر خواهند بود؟
الف – برگزاری سمینارهای موفقیت در ارتقای شغلی بسیار سریع
ب – متصدی رنگ مو در آرایشگاه یا فروشگاه لوازم آرایشی
ج – بازیگری سینما و تئاتر (با توجه به مهارت فوق العاده در ایفای نقش های متفاوت)
د- ماشین شوئی (با توجه به سابقه ایشان در شستن ماشین مدیر عامل در محوطه بیمارستان فیاض بخش)
ه – فروشنده سنگ پای قزوین

6. بنظر شما آقای حمیدی، بعد از عزلشان چه احساسی داشتند؟
الف – احساس درد و سوزش
ب – احساس خجالت
ج – احساس پشیمانی از شکستن نمکدان و رفتار ناشایست با همکاران و ...
د – احساس پرروئی
ه – اصلا احساس نداشتند

7. کدام گزینه در خصوص قبول پستهای مدیریتی توسط آقای حمیدی صحیح است؟
الف - ایشان از ابتدا، هیچ علاقه ای به پست و مقام دنیوی نداشتند و فقط بخاطر اصرار بیش از حد دوستان پستها را قبول می کردند.
ب – ایشان بخاطر احساس تکلیف شدید برای خدمت به بندگان خدا، پستهای مدیریتی را قبول می کردند.
ج – فعالیت ایشان در ستادهای مختلف انتخاباتی بدون هیچ چشمداشت مادی و فقط بخاطر مبارزه با استکبار جهانی و حفظ ارزشها بوده است.
د – ایشان بعد از تهدیدهای مکرر و فشارهای وارده، از ترس، پستهای مدیریتی را قبول می کردند.
ه – ایشان تصور می کردند تافته جدا بافته بوده و لیاقتشان خیلی بیش از اینهاست، ضمنا علامه دهر هم هستند، بنابراین مدیریت حقشان می باشد و دیگران به اندازه نصف ایشان هم نمی فهمند.

8. در صورتیکه برکناری آقای حمیدی با درخواست خودشان بوده باشد، کدامیک از گزینه های زیر می تواند صحیح باشد؟
الف – ایشان اخیرا متوجه شدند که فرد دیگری توانمند تر از ایشان برای سمت معاونت حقوقی و امور مجلس وجود دارد، بنابراین شدیدا دچار عذاب وجدان شده و کنار کشیدند. همچنین زیادی حقوق و مزایا نیز ایشان را شدیدا دچار عذاب وجدان کرده بود.
ب- بار مسئولیت، شانه های شان را به شدت خم کرده بود، بطوریکه ایشان برای رهایی از درد کمر تقاضای برکناری شان را دادند.
ج- ایشان دیدند مدیر عامل علاقه عجیبی به قلع و قمع نیروهای متخصص در سازمان دارد بنابراین برای اینکه خودشان را متخصص جلوه بدهند (و یا احتمالا برای حمایت از نیروهای متخصص) درخواست برکناری خودشان را مطرح کردند.
د- ایشان از مدتها قبل به مدیر عامل اصرار می کردند که عزلشان کند ولی مدیرعامل چون نمی خواست نیروی ارزشمندی چون ایشان را از دست بدهد موافقت نمی کرد بنابراین ناچار شدند عمدا آنقدر گند بالا بیاورند تا مدیرعامل مجبور به برکناری ایشان بشود.
ه – ایشان دیدند علیرغم همه کارهای ارزشمندی که انجام میدهند ولی کسی قدرشان را نمی داند و همه پشت سرش بد می گویند، بنابراین به حالت قهر سازمان را ترک نمودند تا شاید بعد از رفتنشان قدرشان را بدانند.

9. بنظر شما برنامه بعدی آقای حمیدی برای احیای شغلی و حفظ آبرو چه خواهد بود؟
الف – ایشان اعلام خواهند کرد که از مدتها پیش با سیاستهای سوء مدیرعامل که بر خلاف مصالح سازمان بود، مخالفت می کردند، به همین خاطر از کار برکنار شدند.
ب – ایشان خواهند گفت که متوجه دزدی ها و ریخت و پاش های بعضیها شده بودند و می خواستند آنها را افشا کنند به همین خاطر از کار برکنار شدند.
ج – ایشان اعلام خواهند کرد که نارفیقان و دشمنان دوست نما با استفاده از سنت مذموم و ناپسند غیبت و دروغگوئی، زیرآبش را زده اند.
د – ایشان به شنا کردن و بازی مفرح فوتبال در مجتمع نگین غرب ادامه داده و خودشان را خیلی خوشحال و بی تفاوت نشان خواهند داد، و از طرف دیگر به لابی گری، التماس، پاچه خواری و زیرآب زنی تا رسیدن به میز محبوبشان ادامه خواهند داد. همچنین ایشان من بعد جواب سلام همکاران را با روئی گشاده و گرم خواهند داد.
ه- ایشان سکوت خواهند کرد چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند.

10. بنظر شما کدامیک از اشعار و عبارات زیر مناسب موضوع است؟
الف – افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
ب- من از بالا نشستن خار سر دیوار دانستم که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشستن ها
ج - تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
د – ببین زلفان رنگینش پریشان برهوا شد حمیدی کله پا شد، حمیدی کله پا شد
ه - یه سوزن به خودت بزن، یه میخ به دیگران!

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

یوهوو، باهو اومد

مصاحبه با مدیر عامل غیر قانونی سازمان تامین اجتماعی
یکی از خبرهای روز گذشته در سازمان تامین اجتماعی، خبر انتصاب فردی مجهول الهویه برای همگان و معلوم الحال برای آقایان از مکانی نامعلوم (طبق شنیده ها از هیئت گزینش نهاد ریاست جمهوری) بنام آقای منصور باهو به عنوان مدیر کل امور اداری سازمان بود. همان اول که خبر راشنیدیم، بیشتر صحبتها در مورد سوابق نامعلوم و فامیلی نامتعارف مدیر جدید بود و اسامی زیادی همراه با توضیح و تفسیر مطرح شد از جمله: یاهو، آهو، یابو، با او، و ....با توجه به داغ شدن موضوع، خبرنگار ما در یک فضای سرشار از معنویت، بمنظور کشف زوایای نامکشوف این اقدام بزرگ، مصاحبه ای با مدیر عامل غیر قانونی سازمان انجام داد. متن تلخیص شده این مصاحبه را در اینجا می خوانید:

خبرنگار- آقای ذبیحی، چه انگیزه ای باعث شدن مدیر کل امور اداری سازمان را تغییر دهید؟
مدیر عامل غیر قانونی - اولا تو چی هستی که از ما سئوال بکنی، دوما انگیزه یک اصطلاح غربیه که اصلا به ما نمی چسبه، بهتره بگی «نیت» شما چی بود، در اینصورت باید بگم : نیت ما خیره. سوما از همان اول که ما را سرکار آوردن، گفتیم که برای تغییر و تحول اومدیم، الکی که تو هند ده سال درس نخوندیم، کلی چیز میز بلدیم.

خبرنگار - آقای ذبیحی! آیا در بین شصت هفتاد هزار نفر نیروی سازمان یک نفر آدم شایسته پست مدیر کل امور اداری نبود که شما آقای یابو را از بیرون آوردید؟
مدیر عامل غیر قانونی – اولا این چیزها به تو مربوط نیست ولی من خودم چون دلم می خواد بهت جواب می دم تا یه خورده یاد بگیری، یهو پررو نشی! دوما نیروهای سازمان همگی شکر خدا صالح هستند ولی اینی که از بیرون آوردیم اصلحه. حالیته چی می گم؟ بین صالح و اصلح کلی فرق هست دآآش. سوما به تو هیچ ربطی نداره من می دونم و دآش محمود.

خبرنگار – خب، این آقای یابو تو چه چیزهایی اصلح هستند؟ لطفا ایشان را بیشتر معرفی نمائید.
مدیر عامل غیر قانونی - اولا بازم زیادی حرف زدی، دوما آقای باهو یکی از پدیده های مدیریتی کشور هستند که من کفششان کردم، ایشون سالها به امر خطیر گزینش نیروها براساس موازین اسلامی و انقلابی مشغول بودند، خیلی هم دوست داشتنی و تو دل برو هستن. خلاصه ش کنم: کارش درسته، حرف گوش کنه، خودیه، سفاریشیه، تو انتخابات هم کلی زحمت کشیده، خلاصه یه پارچه آقاست، لیاقتش هم خیلی بیشتر از ایناست، اینشاا... اینجا که راه افتاد و یه کم چیز میز یاد گرفت، یواش یواش برای پستهای بالاتر می فرستیمش. بتترکه چشم حسود!همین آقای رضائیان که مدیر کل دفتر هیات مدیره گذاشتیمش هم، سالها تو گزینش وزارت اقتصاد کار کرده، الان هم کلی کار بلده. طرح مرح داره، گزینش خیلی مهمه، با گزینش میشه همه جا رو حسابی متحول کرد. تو که این چیزا حالیت نمی شه...

خبرنگار – آقای ذبیحی، مدیر کل جدید امور اداری در یکی از اولین اقدامات مدیریتی شان به دبیرخانه سازمان رفته اند و به کارکنان آنجا که تقریبا همگی خانم هستند تذکر داده اند که: من گزینشی هستم پس مواظب حجابتان باشید. مثل اینکه ایشان نمی دانند که سمتشان در سازمان ....
مدیر عامل غیر قانونی - بازم که گنده تر از دهنت حرف زدی، اولا مدیره دلش خواسته، به کسی هم مربوط نیست. دوما، هرکسی یه سبک مدیریتی خاص خودش رو داره، تو که این چیزها رو نمی فهمی، بهر حال ایشون با توجه به سالها تجربه در امر گزینش نیروهای متعهد و با توجه به محفوظات ذهنشون، بانهایت درایت و ذکاوت به دبیرخانه سازمان رفته و بعد از بررسیهای کارشناسانه به این نتیجه رسیده که مشکل اصلی در آنجا مربوط به حجاب خواهران بوده، بنابراین جهت حل مشکل تذکر داده اند. یعنی شما نمی خواهید مشکل مردم حل بشه؟ نمی خواهید مملکت پیشرفت بکنه؟ اگه اینطوره، شما یا منافقید یا وطن فروش. ای منافق وطن فروش!

خبرنگار – چرا نیروهای متخصص و بویژه مدیران متخصص سازمان را قلع و قمع می کنید؟
مدیر عامل غیر قانونی – اولا حرفات بوی نفاق می ده، وطن فروش! نکنه تو هم از این کشورهای خارجی پول مول گرفتی، مثل اینکه باید بفرستمت کهریزک...، خانه سالمندان. دوما، ما همه جوره طرفدار نیروهای متخصص هستیم، خودمان هم متخصصیم، ده سال تو هندوستان برای رقصیدن که نرفته بودیم، کلی مکانیکی بلدیم. اینایی که برداشتیم متخصص نبودند، اگه متخصص بودند، هر چی میگفتیم مثل بچه آدم گوش می دادند، بیخودی از خودشان نظر در نمی کردند، اینور اونور نمی پلکیدند، و خیلی چیزای دیگه. که به تو هم هیچ ربطی نداره. ... آی نفس کش!

خبرنگار - آقای ذبیحی! شنیده ایم که 25 نفر از کارشناسان معاونت فرهنگی و اجتماعی را بصورت فله ای در اختیار اداره کل تهران بزرگ قرار داده اید؟
مدیر عامل غیر قانونی – اولا که این فضولیها به تو نیومده، دوما ما برای تغییر و تحول اساسی اومدیم، و می خواهیم هزینه های اضافی رو کاهش بدیم. سوما از این واژه های بودار فرهنگی مرهنگی داری زیاد استفاده می کنی. فکر پول باش، فرهنگ به چه دردی می خوره.

خبرنگار- آقای ذبیحی! شما قبلا در صحبتهایتان گفته اید: معاونت فرهنگی با سی - چهل نفر نیرو یه معاونت شده، معاونت اداری- مالی هم با چهارصد نفر یه معاونت شده. و با توجه به اینکه تعداد افراد این دو معاونت باهم نمی خوره، پس معاونت فرهنگی اجتماعی باید منحل بشه.
مدیر عامل غیر قانونی – خب که چی؟ اگه دو کلاس ریاضی می خوندی می فهمیدی یه جای این معادله اشکال داره.

خبرنگار- ببینید آقای ذبیحی شما دارید یک حوزه مهمی را در سازمان حذف کنید، حداقل می توانید آنرا کوچکتر کنید. خیلی از سازمانهای موفق دولتی و غیردولتی و تجاری در سطح جهان، برای اینکه تصویر مثبتی از خودشان در اذهان عموم مردم و ذینفعان مختلف سازمان ایجاد بکنند. در این زمینه ها کلی هزینه می کنند، با مجامع و نهادهای آموزشی، مذهبی و اجتماعی تعامل ایجاد میکنند، اطلاع رسانی میکنند، آموزش میدهند، تا تصویر بهتری از خودشان در جامعه ایجاد بکنند و نگرش و دانش مخاطبان و ذینفعانشان را در ارتباط با سازمان و فعالیتهایش بهبود دهند. چون میدانند این کار بر عملکرد و حیات سازمانها تاثیر دارد. حالا شما چرا فکر می کنید سازمان تامین اجتماعی، با این همه عظمت و حجم مخاطبان و ذینفعانش و با توجه به خیل منتقدان و نارضایتی ها، نیازی به واحدی برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ندارد؟
مدیر عامل غیر قانونی : اولا پاشنه من از مخ جنابعالی بیشتر حالیشه. دوما بجای این مزخرفات به فکر منابع و مصارف سازمان باشین. همین کارها رو کردید که سازمان داشت ورشکست میشد. خدا رو شکر کنین که من رسیدم والا فاتحه سازمان پارسال خونده شده بود. همه این کارهایی رو که گفتی من با دو سه نفر انجام میدم، کلی هم وقت اضافه می آرم.

خبرنگار- شنیده ایم دستور ایجاد اداره کل شرق تهران را صادر کرده اید، لطفا در این باره توضیح دهید.
مدیر عامل غیر قانونی - آخه تو از تغییر و تحول و مهندسی مجدد و اصلاح ساختار چیزی حالیت نمی شه من برای چی توضیح بدم. گفتم که برای تغییر و تحول اومدیم. انتظار داری برای تغییر و تحول بیاییم و بعد تغییر و تحول ندهیم؟ آقا جان نمی فهمی.

خبرنگار- ما که هیچ، ولی دانشمندان مدیریت تو کتابهای مدیریت نوشته اند در تعدیل و اصلاح ساختارها آسیب پذیر ترین نقاط، مدیریتهای میانی هستند که نقش واسطه ای بین مدیران عالی سازمان و واحدهای اجرائی سازمان دارند، از طرفی با توجه به گسترش سیستمهای اطلاعاتی و فراهم شدن امکان دسترسی مستقیم مدیران عالی و واحدهای ستاد مرکزی به اطلاعات واحدهای اجرائی، نقش واسطه ای و حجم واحدهای میانی کمتر می شود. اما با ایجاد ادارات کل مثل شرق و غرب تهران شما دارید مدیریت میانی را فربه تر می کنید...
مدیر عامل غیر قانونی : این چرت و پرتها چیه؟ دانشمندان مدیریت برای خودشان و خاله شان نوشته اند. قرار نیست که آنها هر چی گفتند ما عمل بکنیم . ما داریم مفاهیم مدیریت را بومی سازی می کنیم. (توضیح: برای کسب اطلاعات بیشتر از بومی سازی مدیریت به مطلب «بیست نکته مهم برای موفقیت در مدیریت» در همین وبلاگ رجوع کنید)

خبرنگار- راستی آقای ذبیحی، از وضعیت شعب بیمه ای و واحدهای درمانی خبر دارید؟ می گویند با توجه به وضعیت پرداختها و سیاستهای سوء جنابعالی انگیزه ها خیلی پایین آمده....
مدیر عامل غیر قانونی – بیشین بابا حال نداریم، مثل اینکه زبون خوش حالیت نمی شه ...(در این هنگام آقای ذبیحی سرشان را زیر میز خم می کنند تا چیزی بردارند و خبرنگار ما با دیدن نوک چماق فرار را برقرار ترجیح میدهند...)