۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

حمیدی، کله پا شد


پایان دوران حمیدی در سازمان!




شماره: 698/1000/59322
تاریخ: 21/7/1388

جناب آقای حسین حمیدی

سلام علیکم

با توجه به عدم وجود هماهنگی لازم و لزوم صیانت از مصالح سازمان، بدین وسیله حکم شماره 450/1000/305216 مورخ 29/1/1388 در خصوص انتصاب جنابعالی به سمت سرپرستی معاونت حقوقی و امور مجلس لغو می گردد.

علی ذبیحی
مشاور رئیس جمهور و مدیر عامل سازمان

رونوشت:
- ...
- معاونت اداری و مالی جهت اطلاع و تعیین محل کار جدید.


این خبری بود که روز سه شنبه (21/7/88) در کل سازمان مثل توپ ترکید، خیلی ها تا تصویر حکم را ندیدند باور نمی کردند. اما نکته بارزی که در چهره قریب به اتفاق شنوندگان این خبر وجود داشت این بود که اکثرا نمی توانستند شادی شان را پنهان کنند، بعضی ها تبریک می گفتند و برخی قول شیرینی می دادند.
یکی از همکاران تا ساعتها بعد از شنیدن خبر همچنان شاد بود و غرق در افکارش، لبخند می زد. وقتی علت را پرسیدم، گفت: دست خودم نیست، همینطوری خود بخود خنده م می آد.
بعد از رویت شادی زائد الوصف همکاران، تازه فهمیدم که این آقا چقدر منفور بوده، لذا با توجه به کم بودن اطلاعات اینجانب در مورد مخلوق مخلوع مورد نظر، تصمیم گرفتم پرسشنامه ای تهیه کنم تا با کمک شما عزیزان، زوایای نامکشوف جریان و ابعاد وجودی طرف، آشکارتر بشود.
بهرحال آقای حمیدی اول صالح تشخیص داده شده و مدیر کل شدند، بعد اصلح شناخته شده و معاون سازمان شدند، حالا هم چون به مصالح سازمان ضربه میزدند، مصلحت این بود که برکنار شوند. کدامش را باور کنیم؟


نظر سنجی

1. بنظر شما علت اصلی برکناری آقای حمیدی، کدامیک از گزینه های زیر می باشد؟
الف - برای اینکه زیادی پررو شده بود.
ب – برای اینکه داشت رنگ عوض می کرد (منظور رنگ موهاش نیست).
ج- برای اینکه داشت زیرآب مدیر عامل رو می زد.
د – برای اینکه دل بعضیها خنک بشود.
ه – به همان علتی که رشد کرد، سقوط کرد.

2. بنظر شما منظور از عبارت «عدم هماهنگی های لازم»، خطاب به آقای حمیدی در حکمشان چیست؟
الف – ایشان بیشتر از مدیر عامل، با برخی از نمایندگان و دوستان هماهنگ می شد.
ب - ایشان آهنگ مورد نظر مدیر عامل را نمی نواخت.
ج – ایشان فقط با منافع خودش هماهنگ عمل می کرد.
د – با توجه به هماهنگی های قبلی، داشت ناهماهنگ عمل می کرد.
ه – ایشان عامل ناهماهنگی در سازمان بود (عنصر نامطلوب)

3. بنظر شما منظور از عبارت «لزوم صیانت از مصالح سازمان» در حکم آقای حمیدی چیست؟
الف – ایشان مصالح سازمان را رعایت نمی کرد.
ب - ایشان مصالح آقای ذبیحی را رعایت نمی کرد.
ج – ایشان مصالح فروشی باز کرده بود.
د- ایشان فقط به مصالح خودش توجه می کرد.
ه – بعضی اوقات به بهانه دفاع از مصالح سازمان میتوان حال گیری کرد.

4. با توجه به اینکه ایشان برای تعیین محل جدید، در اختیار معاونت اداری و مالی قرار گرفته اند، بنظر شما مناسبترین محل برای کارشان درسازمان، کدامیک از گزینه های زیر می باشد؟
الف – کارشناس امور اداری شعبه بجنورد مامور در جزیره قشم
ب – نگهبان شعبه شهرری مامور در بایگانی راکد اداره کل تهران بزرگ
ج – مشاور یکی از مدیران کل در زیرآب زنی، دوروئی و بدبخت کردن دیگران
د- کارشناس معاونت فرهنگی و اجتماعی در اختیار یکی از شعب تهران
ه- مشاور یکی از مدیران در سوء مدیریت و ارتباطات خوشه ای

5. با توجه به تنزل پستی آقای حمیدی، هر ردیفی به غیر از مدیرعاملی برای ایشان کسرشان دارد. بنابراین در صورتی که ایشان تصمیم به ترک سازمان بگیرند، بنظر شما در چه شغل هایی موفقتر خواهند بود؟
الف – برگزاری سمینارهای موفقیت در ارتقای شغلی بسیار سریع
ب – متصدی رنگ مو در آرایشگاه یا فروشگاه لوازم آرایشی
ج – بازیگری سینما و تئاتر (با توجه به مهارت فوق العاده در ایفای نقش های متفاوت)
د- ماشین شوئی (با توجه به سابقه ایشان در شستن ماشین مدیر عامل در محوطه بیمارستان فیاض بخش)
ه – فروشنده سنگ پای قزوین

6. بنظر شما آقای حمیدی، بعد از عزلشان چه احساسی داشتند؟
الف – احساس درد و سوزش
ب – احساس خجالت
ج – احساس پشیمانی از شکستن نمکدان و رفتار ناشایست با همکاران و ...
د – احساس پرروئی
ه – اصلا احساس نداشتند

7. کدام گزینه در خصوص قبول پستهای مدیریتی توسط آقای حمیدی صحیح است؟
الف - ایشان از ابتدا، هیچ علاقه ای به پست و مقام دنیوی نداشتند و فقط بخاطر اصرار بیش از حد دوستان پستها را قبول می کردند.
ب – ایشان بخاطر احساس تکلیف شدید برای خدمت به بندگان خدا، پستهای مدیریتی را قبول می کردند.
ج – فعالیت ایشان در ستادهای مختلف انتخاباتی بدون هیچ چشمداشت مادی و فقط بخاطر مبارزه با استکبار جهانی و حفظ ارزشها بوده است.
د – ایشان بعد از تهدیدهای مکرر و فشارهای وارده، از ترس، پستهای مدیریتی را قبول می کردند.
ه – ایشان تصور می کردند تافته جدا بافته بوده و لیاقتشان خیلی بیش از اینهاست، ضمنا علامه دهر هم هستند، بنابراین مدیریت حقشان می باشد و دیگران به اندازه نصف ایشان هم نمی فهمند.

8. در صورتیکه برکناری آقای حمیدی با درخواست خودشان بوده باشد، کدامیک از گزینه های زیر می تواند صحیح باشد؟
الف – ایشان اخیرا متوجه شدند که فرد دیگری توانمند تر از ایشان برای سمت معاونت حقوقی و امور مجلس وجود دارد، بنابراین شدیدا دچار عذاب وجدان شده و کنار کشیدند. همچنین زیادی حقوق و مزایا نیز ایشان را شدیدا دچار عذاب وجدان کرده بود.
ب- بار مسئولیت، شانه های شان را به شدت خم کرده بود، بطوریکه ایشان برای رهایی از درد کمر تقاضای برکناری شان را دادند.
ج- ایشان دیدند مدیر عامل علاقه عجیبی به قلع و قمع نیروهای متخصص در سازمان دارد بنابراین برای اینکه خودشان را متخصص جلوه بدهند (و یا احتمالا برای حمایت از نیروهای متخصص) درخواست برکناری خودشان را مطرح کردند.
د- ایشان از مدتها قبل به مدیر عامل اصرار می کردند که عزلشان کند ولی مدیرعامل چون نمی خواست نیروی ارزشمندی چون ایشان را از دست بدهد موافقت نمی کرد بنابراین ناچار شدند عمدا آنقدر گند بالا بیاورند تا مدیرعامل مجبور به برکناری ایشان بشود.
ه – ایشان دیدند علیرغم همه کارهای ارزشمندی که انجام میدهند ولی کسی قدرشان را نمی داند و همه پشت سرش بد می گویند، بنابراین به حالت قهر سازمان را ترک نمودند تا شاید بعد از رفتنشان قدرشان را بدانند.

9. بنظر شما برنامه بعدی آقای حمیدی برای احیای شغلی و حفظ آبرو چه خواهد بود؟
الف – ایشان اعلام خواهند کرد که از مدتها پیش با سیاستهای سوء مدیرعامل که بر خلاف مصالح سازمان بود، مخالفت می کردند، به همین خاطر از کار برکنار شدند.
ب – ایشان خواهند گفت که متوجه دزدی ها و ریخت و پاش های بعضیها شده بودند و می خواستند آنها را افشا کنند به همین خاطر از کار برکنار شدند.
ج – ایشان اعلام خواهند کرد که نارفیقان و دشمنان دوست نما با استفاده از سنت مذموم و ناپسند غیبت و دروغگوئی، زیرآبش را زده اند.
د – ایشان به شنا کردن و بازی مفرح فوتبال در مجتمع نگین غرب ادامه داده و خودشان را خیلی خوشحال و بی تفاوت نشان خواهند داد، و از طرف دیگر به لابی گری، التماس، پاچه خواری و زیرآب زنی تا رسیدن به میز محبوبشان ادامه خواهند داد. همچنین ایشان من بعد جواب سلام همکاران را با روئی گشاده و گرم خواهند داد.
ه- ایشان سکوت خواهند کرد چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند.

10. بنظر شما کدامیک از اشعار و عبارات زیر مناسب موضوع است؟
الف – افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
ب- من از بالا نشستن خار سر دیوار دانستم که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشستن ها
ج - تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
د – ببین زلفان رنگینش پریشان برهوا شد حمیدی کله پا شد، حمیدی کله پا شد
ه - یه سوزن به خودت بزن، یه میخ به دیگران!

۱۰ نظر:

  1. همکار گرامی!!!!
    بهتره یه نگاهی به امار بازدید از وبلاگتون بندازید خیلی مایوس کننده است!!!!!

    پاسخحذف
  2. پیشنهادتون چیه؟

    پاسخحذف
  3. قابل توجه کلیه همکاران ستادی
    آقای ذبیحی مدیر عامل غیر قانونی و قلدرماب سازمان، در اوایل ورودش به سازمان، بدون هیچگونه کار کارشناسی، اعلام نموده بود که قصد دارد تعداد پرسنل ستاد مرکزی را به 300 نفر برساند. دیروز معاونت فرهنگی و اجتماعی منحل شد. امروز معاونت امور استانها و فردا تیغ تعدیل سراغ تمامی معاونت ها خواهد رفت. تا دیر نشده در مقابل این زورگویی و تصمیم غیرکارشناسی اقدامی بکنیم. بعدها پشیمانی سودی نخواهد داشت.
    از حال و روز فعلی سازمان و وضعیت صندوق و انگیزش کارکنان که خبر دارید. دیکتاتورها سازمان را به ورطه نابودی می کشانند.

    پاسخحذف
  4. ه نظر من اقای ذبیحی خیلی کار خوبی می کنند!!!!همکاران ستادی فکر می کنند از دماغ فیل افتاده اند!!! کار مفیدی هم برای سازمان نمی کنند!!! تازه همین الانم بسیاری از همکاران شعب را به اجبار جابه جا می کنند !چون اقای ذبیحی مجبور به باج دادن به همکاران مفت خور مرکز شده اند و فرمودند که انها می توانند شعب محل کار خود را انتخاب کنند!!! و برای ایجاد ردیف خالی به اجبار بسیاری از کارکنان شعب را جابه جا کرده اند!!!!

    پاسخحذف
  5. خاک بر سر ابلهی که ذبیحی را مدیر می داند، ذبیحی نه سواد مدیریتی دارد و نه تجربه آنرا. این مردک چه کارنامه درخشانی در مدیریت داشته که بخواهد الان در سازمان ما آنرا ادامه دهد. هر ارازل و اوباشی که نمی تواند مدیر واقعی باشد. اگر چنین بود کشورهای پیشرفته هم مثل ما مدیر انتخاب می کردند. فرق ما با آن کشورها در همین است: شایسته سالاری یا رابطه سالاری.

    پاسخحذف
  6. همکار محترم من خودم تا زمانی که در شعب بودم تقریبا مثل شما فکر می کردم، یعنی قدیمی تر ها به ما اینطور القا کرده بودند که یه عده مفت خور در مرکز نشسته اند و هیچ کاری بلد نیستند و مزایای آنچنانی می گیرند. ولی واقعیت غیر از این است. البته قبول دارم که پرسنل مفت خور در ستاد مرکزی کم نیستند و اکثرا کسانی هستند که با رابطه و سفارش و پاچه خواری به مرکز راه یافته اند. ولی کارشناسان متخصص هم زیاد هستند کسانی که سالها در شعبه کار کرده اند و از پایین ترین سطوح کارشان را شروع کرده اند.
    در تعدیلهایی که در مرکز صورت می گیرد اکثرا این افراد متخصصی که رابطه و پارتی ندارند قلع و قمع می شوند و این یعنی کوچک شدن مغز سازمان، با این حساب ما در آینده سازمانی با اندام بزرگ و مغزی کوچک خواهیم داشت. موجودی ناقص العقل و کوته فکر که توان اداره درست خودش را هم نخواهد داشت.
    مشکل اصلی در مرکز و در شعب این است که اکثر مدیران در حد و اندازه سمتی که اشغال می کنند نیستند و این یعنی فاجعه. مدیریت مهمترین عامل پیروزی و یا شکست هر سازمانی است.
    بعنوان مثل از فرد دون مایه و چاپلوسی چون حمیدی انتظار چه طرح و ابتکاری دارید. کسی که برای خود شیرینی و رشد بیشتر در سلسله مراتب اداری فیش حقوقی اش را بارها به نمایندگان مجلس نشان میدهد و می گوید ببینید سازمان ما چه بخور بخوری است دارند حق مردم را می خورند. کسی که روزی که در روز برکناری اش، سازمان حال و هوای جشن داشت، از دورترین استانها تا شعب تهران همه خوشحال بودند. دیدگاه حمیدی به اذعان آنهایی که با او ارتباط داشتند چنین است : همه کارمندان خر هستند تنها من هستم که آدمم. خلاصه اینکه بقیه نمی فهمند و تنها آقای حمیدی قدرت اداره بقیه را دارند.همین شخص در چند سال اخیر از سیاستگذاران اصلی سازمان بوده است. متاسفانه امثال چنین مدیرانی و با این طرز فکرنسبت به منابع انسانی کم نیستند.

    پاسخحذف
  7. با خالی شدن سازمان از نیروهای متخصص همه ضرر خواهند کرد، هم کارمندان هم ارباب رجوع و هم جامعه. آینده این را نشان خواهد داد.

    پاسخحذف
  8. همکاران ستادی با کار در شعبه غریبه نیستند.

    پاسخحذف
  9. بجای آقای ذبیحی بگوئید مردک ذبیحی

    پاسخحذف