۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

نگاه كوركورانه يا تحول گرايانه ؟!

نگاه كوركورانه يا تحول گرايانه ؟!

آقاي ذبيحي در آخرين افاضاتشان با اشاره به تغييرات ساختاري در سازمان تامين اجتماعي بيان نموده اند كه "تحول چيز خوبي است و بايد نگاه تحول گرايانه به مسايل داشته باشيم".

در دنياي متحول و پيچيده امروز، تغيير و تحول و همگامي با مقتضيات روز، لازمه حيات، پويایي و بقاي سازمان ها و جوامع است، در اين هيچ شكي نيست.

اما آيا هر تغييري باعث بهبود و همگامي با تحولات روز خواهد شد؟ خير! چه بسا تغييرات كوركورانه اي كه اثرات مخرب آن نه تنها باعث بهبود نميشود، بلكه دستاوردها و نتايج مثبت گذشته را از بين خواهد برد.

اصلاح و بهبود ساختار سازمان تامين اجتماعي امر پسنديده اي است. اما آيا اين تغييراتي كه در وضعيت ساختار سازمان تامين اجتماعي بوجود آمده، تغييراتي منطقي، نظام مند و بهبود مدار بوده اند؟

پاسخ منفي است. در واقع بايد گفت اين تغييرات، تغييراتي سطحي نگرانه، سفارشي و غيركارشناسي است. اصلاح ساختار در هر سازمان مخصوصا در سازمان بزرگ و پرقدمتي چون تامين اجتماعي كاري بسيار پيچيده و تخصصي است. اقدام به اصلاح ساختار با پاره اي مذاكرات تخريبي و زيرآب زنانه برخي افراد با مديرت عالي سازمان يا با نظر تعدادي از كارشناسان واحد تشكيلات سازمان، شدني نيست. اين امر پروژه بزرگي است كه در آن مي بايست مجموعه اي از کارشناسان زبده واحدهاي داخلي سازمان و مشاوران با تجربه خارج از سازمان با همديگر مشاركت، تعامل و بحث و تبادل نظر نموده در نهايت گزارش نهايي توسط مجري طرح به مديران عالي سازمان ارائه شود. در اين گزارش نهايي، فلسفه بوجود آمدن كليه واحدهاي سازمان و كاركردها و دستاوردهاي آنها بصورت مفصل تشريح ميگردد، و پس از تجزيه و تحليل نقاط ضعف و قوت وضعيت موجود واحدهاي سازماني و تشريح فرصت ها و تهديدات محيطي و در راستاي دستيابي به اهداف استراتژيك سازمان، با یک نتیجه گیری منطقی ، وضعيت جديد پيشنهاد ميگردد.

مضحك ترين و سطحی ترين تغيير ساختاري كه ميتواند پيش بيايد اين است كه مذاكره اي بين چند نفر از مديران سازمان بعمل آيد و در آن اين نتيجه حاصل شود كه، ... بله ، فلان قسمت به هيچ دردي نمي خورد، چون زيادي در كار ديگر واحدها دخالت ميكند يا موازي كار ميكند و... پس بايد فاتحه اش را خواند.

غافل از اينكه هركدام از اين واحدها فلسفه وجودي مشخص و كاركردهاي خاص خود را داشته يا ميتوانند داشته باشند. بايد مشخص شود كه ضعف عملكرد واحدها از ساختار بوده است يا از ضف مديريت آن واحد، يا ضعف مديريت عالي سازمان، يا شايد الزامات قانوني و مقررات موجود هماهنگي لازم را ندارد و يا شايد اين نتيجه حاصل شود كه در شرايط فعلي نيازي به فعاليت بعضي از واحدها نيست...

در هر صورت، موضوع اين است كه هر تصميمي گرفته مي شود بايد بر اساس كار كارشناسي و طي مراحل منطقي گرفته شود. مطمئنا در این صورت کارشناسان فهیم سازمان تامین اجتماعی نه تنها از تغییرات ساختاری استقبال می کنند بلکه در تحقق این تغییرات فعالانه مشارکت می نمایند.

بنابراين حذف في البداهه و يك شبه اين واحدها ميتواند ضربات مهلكي بر پيكره سازمان و عملكرد آن وارد نمايد و وحشتناك تر از همه، اين كار، نتيجه سالها تجربه و دانش انباشته شده در اين واحدها را از بين ميبرد.

متاسفانه در چنين تغييرات كوركورانه اي، واحدهاي از بين رفته ، پس از يكي دو سال، بنابر ضرورتهاي محيطي مجددا (با همان نام يا نام جديد) احيا ميشوند و بدبختانه گروه جديدي كه در اين واحدها شروع بكار مينمايند، ميبايست از صفر شروع كرده و با آزمون و خطا پيش رفته و بسياري از تجربيات گذشته را تكرار نمايد و...

و اين يعني از دست دادن زمان و منابع، یعنی از دست تجربیات و دانش سازمانی، یعنی بی انگیزه کردن کارکنان (در برخی از موارد تا پایان دوره خدمتی شان)، يعني افزايش هزينه ها، يعني مديرت پر هزينه و كم بازده... يعني اينكه حالا حالاها جهان سومي هستيم.

تغييرات ساختاري، بازي كردن با نمودار سازماني و حذف، ايجاد و يا جابجايي واحدهاي سازماني نيست. تغييرات ساختاري، نتيجه گيري هاي سطحي نگرانه ، آنی و سليقه اي در مورد تشكيلات سازمان نيست. تغییرات ساختاری محلی برای عرض اندام و یا ابراز عقده های شخصی نیست، اما متاسفانه تغييرات ساختاري اخير در سازمان تامين اجتماعي همه اين «نيست ها» را به «هست» تبديل ميكند.

شواهد و قرائن نشان میدهد تغییرات ساختاری اخیر با تکنیک زیرآب زنی و غرضهای شخصی و بخشی روی داده است. جالب اینکه مدیر عامل سازمان و برخی از کوته بینان سازمانی خیلی ساده با این موضوع برخورد می کنند، مثلا می گویند مگر موسسه عالی پژوهش یا معاونت فرهنگی و اجتماعی چکار می کرده؟ ما که چیزی از آنها ندیدیم!

از نظر این افراد، کار یعنی صدور مفاصا حساب برای کارگاه ها، برقراری حکم مستمری بگیران، صدور دفترچه، معاینه بیماران و آمپول زدن و ... . به غیر از اینها دیگر کاری وجود ندارد! هرکسی که این کارها را می کند کارش کار است، بقیه کارها هم، به درد نمی خورد! حالا از فردی که تحصیلات پائینی دارد و در تمام دوره کاری اش با کارهای روتین و تکراری سروکار داشته، شاید شنیدن این حرفها قابل اغماض باشد. (هرچند آن هم قصور سازمان در شناساندن ابعاد مختلف کار و ضعف آموزش هاست) اما از تصمیم گیرندگان سازمان عظیمی چون تامین اجتماعی به هیچ وجه این انتظار نمی رود، مگر اینکه نام کشور باشد ایران، و نام مدیر عامل باشد ذبیحی. که چون رئیس جمهور را دوست دارد، شده است مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی. به همین راحتی. البته رئیس جمهور هم او را دوست دارد. بنابراین هر کاری که دلت خواست میتوانی انجام بدهی! بقیه هم ، همه کشک! بتاز سمندر!

راستي! اين تغييرات، از كجا شروع شده است؟ آيا چند نفر از نور چشمي ها با مدير عامل صحبت كرده و بعد حكم نهايي صادر شده است؟ بعد هم، از واحد تشكيلات سازمان خواسته اند دنبال دلائل و توجيهات لازم باشد يا قضيه برعكس بوده؟ بعيد است كه برعكس باشد، يعني واحد تشكيلات مبتكر پيشنهادات باشد، براي اين كار حتما بايد مذاكرات مفصلي بعمل مي آمد، مطالعات ميداني مي شد و خيلي چيزهاي ديگر، كه اگر اين اتفاق مي افتاد در سازمان تامين اجتماعي خيلي ها مطلع مي شدند.

اصلا افرادي كه اين تشكيلات جديد را پيشنهاد داده اند چه كساني بوده اند؟ چه مدارك تحصيلي داشته اند؟ از كدام دانشگاه؟ چه نوع تجربياتي در طول كار در سازمان داشته اند، قبلا چند جا اصلاح ساختار كرده اند، ديدگاهشان استراتژيك و كلي نگرانه بوده است يا نه؟ و مهمتر اينكه آيا نظريه شان قبل از اين كه اجرايي شود در معرض انتقاد و بحث و تبادل نظر بوده است؟

اين سوالات و بسياري از سوالات ديگر در خصوص تغيييرات اخير در سازمان تامين اجتماعي وجود دارد كه مطمئنا در آينده پاسخ آنها را خواهيم يافت، اما شايد آن موقع خيلي دير شده باشد...

فرایند نجس سازی کلمات به سبک ذبیحی

فرایند نجس سازی کلمات به سبک ذبیحی

همه ابناء بشر این قابلیت را دارند که در طول زندگی شان دچار تحولات روحی و روانی شده و رفتاری متفاوت با گذشته شان در پیش می گیرند، که در مورد هر کس علتهای منحصر بفردی می تواند داشته باشد. (در طول تاریخ هم از این موارد زیاد داریم مثل فضیل عیاض )

یکی از افرادی که دچار تحول روحی عظیمی شده اند، همین آقای ذبیحی خودمان هستند. ایشان در هشت ماه (بقول خودشان) مدیریتشان در سازمان تامین اجتماعی ، هیچ علاقه ای به مصاحبت با خبرنگاران و کلا این طور قرتی بازیها نداشتند و اصلا اجازه نمی دانند خبرنگار جماعت از 2 کیلومتری سازمان تامین اجتماعی عبور نمایند، بدیهی است تو این اوضاع و احوال هیچ کدام از مدیران زیرمجموعه ایشان نیز جرات این کار را نداشتند، حتی واحد روابط عمومی که کارش مستقیما در ارتباط با اطلاع رسانی و مطبوعات بود نمی توانست بقول آقای ذبیحی زیادی مانور بدهد. (بنابراین یکی از اولین جاهایی که باید حذف می شد همین روابط عمومی بود، چون دیگر نیازی به آن وجود نداشت! احتمالا جزو برنامه های آتی است...)

اما بعد از اینکه حسرت صندلی وزارت نیرو بر دل آقای ذبیحی ماند، ایشان به یکباره دچار تحول روحی عظیمی شدند و علاقه عجیبی به مصاحبه و خبرپراکنی پیدا کردند و مهر خبرنگاران بر دلشان نشست. (البته از این موارد پیش می آید و کاملا طبیعی است ولی اینکه چرا این تحول ایجاد شد دلیلش را خودتان بهتر می دانید، پست و مقام اصلا مهم نیست ، مهم این است که آدم هر جا باشد باید شدیدا خدمت رسانی کند و لاغیر... راستی قدرت هم خیلی تلخ است مثل زهرمار می ماند)

بنابراین تلاشهای مذبوحانه ذبیحی برای حفظ صندلی مدیرعاملی شروع شد. ایشان در اولین مصاحبه مطبوعاتی شان به خبرنگاران گفتند که سازمان تامین اجتماعی همه جوره در خدمت این عزیزان است و هیچ مشکلی با سخت و زیان آور اعلام کردن شغل خبرنگاری ندارد...

در حال حاضر علاقه ایشان به کار خبری، حساب و کتاب ندارد. مصاحبه پشت مصاحبه ...

بخاطر همین علاقه به کار مطبوعاتی، بخش قابل توجهی از نشریه داخلی سازمان تامین اجتماعی تبدیل به دفتر خاطرات و خیالبافی های آقای ذبیحی و آلبوم تصاویر دوست داشتنی ایشان از مسافرت ها و دیدارهایشان شده است.

حتی اخیرا از راه اندازی مجدد روزنامه خورشید سخن گفته اند. هرچند که شدید ترین محدودیتها را در خصوص توسعه نشریه داخلی سازمان تامین اجتماعی (تامین) اعمال نموده اند.

از موضوع اصلی دور نشویم، اما موفقیت دیگری که آقای ذبیحی در این کارناوال مصاحبه هایشان کسب نموده اند، این است که توانسته اند فرایند جدیدی را به دنیا معرفی نمایند که احتمالا به نام ایشان ثبت خواهد شد. نام این فرایند را میتوان «فرایند نجس سازی کلمات یا واژه ها» گذاشت. البته مودبانه ترین اصطلاحی که برای این فرایند می توان تصور کرد بنظر من همین است، شما هم با توجه به برداشتتان می توانید اصطلاحات دیگری را پیشنهاد نمائید.

حتما می پرسید که نجس سازی کلمات دیگر چه صیغه ای است؟ الان خدمتتان عرض می کنم، این فرایند علیرغم ظاهر پیچیده اش ، زیاد هم پیچیده نیست. در این فرایند فرد باید کلمات و مفاهیم پر معنی، پیشرفته و زیبا را بدون آنکه درک کند و بدون آنکه کوچکترین اعتقادی به آن داشته باشد، در مجامع ، سخنرانی ها و مصاحبه هایش تکرار کند. اصولا این مفاهیم در ذهن افرادی که به نجس سازی کلمات می پردازند، نمی گنجد و از درک مفهوم واقعی آن عاجز هستند و توان استفاده از آنها را هم ندارند، ولی طوطی وار این واژه ها بلغور می کنند.

با ذکر یک مثال عینی قضیه روشن تر خواهد شد. اخیرا آقای ذبیحی (بعد از باز شدن نطق شان) در مصاحبه شان گفته اند که شایسته سالاری چیز خوبی است و خیلی به آن علاقه دارند. احترام به قانون هم خوب است. و ...

دقت بفرمائید، فردی که بدون هیچ ضابطه ای، مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی شده ، از شایسته سالاری صحبت می کند. فردی که بدون داشتن سوابق، تحصیلات و تجربیات لازم، و صرفا بر اساس رابطه و باندبازی (و البته Love و دوست داشتن)، سکان سازمان عظیم و پرمخاطب تامین اجتماعی را در اختیار گرفته است، از شایسته سالاری دفاع می کند. فردی که قبل از پست مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی (بقول دوستان) حتی مدیریت یک کارگاه پنج نفره روده پاک کنی را هم نداشته است، حالا دارد در مورد شایسته سالاری صحبت می کند!!!

البته آقای ذبیحی تنها به واژه شایسته سالاری قانع نشده و بسیاری از واژه های پرمعنی و زیبا را نجس کرده اند. بعنوان مثال: تحول گرایی، قانون گرایی، افزایش بازده و ...

شایسته سالاری با داشتن ضابطه و قانون و عمل به آن ارتباط نزدیکی دارد. در این سیستم افراد نه بر اساس رابطه و باندبازی و زد و بند، بلکه بر اساس ضوابط و معیارهای از قبل تعیین شده و منطقی ارتقا می یابند.

در طول تاریخ سازمان، تاکنون هیچ مدیرعاملی تا این حد برخلاف قانون و مقررات موجود عمل نکرده بود. در سراسر کشور هم بعید می دانم مدیری تا این حد برخلاف قانون و بی اعتنا به آن عمل کرده باشد. این همه مخالفت نمایندگان مجلس، اعضای هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی، و نمایندگان مجامع کارگری، کارفرمائی و بازنشستگی و مدیران و کارشناسان سازمان تامین اجتماعی با آقای ذبیحی بخاطر اقدامات غیرقانونی ایشان هم که مدنظرتان هست.

اگر بخواهیم در مورد همین واژه شایسته سالاری و مصداق های نجس سازی اش صحبت کنیم، ماشاا... با توجه به شاهکارهای آقای ذبیحی ، مثنوی هفتاد من می شود. مثلا نگاه بکنید به وضعیت عزل و نصب های ایشان، سپس با معیارهای شایسته سالاری اش آشنا شوید...

(البته بسیاری از فرمایشات آقای ذبیحی از مصادیق نجس سازی هستند، ولی فرصت محدود است و نمی رسیم به همه آنها بپردازیم. همین یکی دو مورد را به عنوان مشت نمونه خروار عرض کردم)

بعد همین فردی که الهه بی قانونی است، دارد از شایسته سالاری و ضابطه مداری صحبت می کند. به این می گویند نمونه اعلای فرایند نجس کردن کلمات !

خنده دارترین و در عین عال گریه آورترین وجه موضوع این است که فرد بی لیاقت، خودرای و قانون گریزی چون ذبیحی به اداره سازمان تامین اجتماعی هم قانع نیست و به فکر اداره جهان افتاده است. (خودش چندین بار اعلام کرده که اداره سازمان و کلا ایران که چیزی نیست ما می خواهیم دنیا را اداره کنیم. )

یکی نیست به این آقای ذبیحی بگوید که : بچسب به همان خدمت رسانی و مدیریت کم هزینه و پربازده ات. (هرچند در مورد آنها هم این فرایند اعمال شده است) تورو خدا این واژه های زیبا و متعالی را به گند نکشید! بگذارید بعضی از کلمات زیبایی و تعالی شان را حفظ بکنند. فقط همین...

مشکل بنزین حل شد، مشکل دیگه نبود؟

مشکل بنزین حل شد، مشکل دیگه نبود؟

ستاره، شراره ، فرزانه ، الهه و پدیده مدیریت کشور، علامه و حکیم ذبیحی بعد از این که مشکلات سازمان تامین اجتماعی را تمام و کمال حل نمودند، اخیرا بفکر افتاده اند تا مشکلات کلان تر اقتصاد و صنعت کشور را حل نمایند. بر همین اساس با توجه به کمبودهای فعلی بنزین و تهدید دشمنان قسم خورده به اعمال تحریم ها، آقای ذبیحی تصمیم گرفتند با احداث سریع السیر پالایشگاه از صندوق خالی سازمان تامین اجتماعی ، طبق اعلام خودشان، کشور را در تولید بنزین به مرز خودکفایی برسانند و طبیعتا بعد از رسیدن به مرز خودکفایی ، از آن هم عبور نموده و کشورمان را به یکی از صادرکنندگان عمده بنزین تبدیل خواهند نمود.

(لطفا با آهنگ مخصوص قرائت شود:) بابا تو دیگه هستی، بابا تو دیگه هستی، بابا تو دیگه هستی؟

در طول همه این سالها به ذهن کسی خطور نکرده بود که اگر تامین اجتماعی پالایشگاه بسازد مشکل بنزین حل خواهد شد.

به این خبر که عینا از مصاحبه آقای ذبیحی نقل می شود توجه فرمائید:

"آقای ذبيحي با بيان اينكه در حوزه نفت و گاز يكي از پروژه‌هاي بزرگ متعلق به سازمان تأمين‌اجتماعي است، خاطرنشان كرد: ساخت پالايشگاه خليج‌فارس جزو برنامه‌هاي تأمين‌اجتماعي است كه با راه‌اندازي اين پالايشگاه 45 ميليون ليتر بنزين در آن توليد خواهد شد و كشور نيز با اين توليد به خودكفايي خواهد رسيد، درحالي كه توليد بنزين درحال‌حاضر 30 ميليون ليتر است."

عظمت طرح آقای ذبیحی وقتی معلوم می شود که بدانیم کشور ما علیرغم اینکه از تولیدکنندگان عمده نفت است در عین حال یکی از واردکنندگان عمده بنزین هم می باشد، که علاوه بر هزینه هنگفتی که هرسال به اقتصاد کشور تحمیل می کند، از نظر استراتژیکی هم به یکی از نقاط حساس و آسیب پذیر اقتصاد کشور تبدیل شده است. در حال حاضر نیز هم زمزمه هایی در خصوص اعمال تحریم های بین المللی در این خصوص شنیده می شود. ولی جای هیچ گونه نگرانی نیست، همه این دغدغه ها مربوط به دوره قبل از ظهور علامه ذبیحی بود، حالا با وجود ایشان: لا مشکل، بنزین موجود.

همه مشکلات حاضر بقول آقای ذبیحی به خاطر بی لیاقتی مدیران قبلی بوده. خدا را شکر که شاهین اقبال بر شانه ما نشست، و با تشریف فرمایی نابغه ای چون ذبیحی فرزانه، همه این مشکلات مثل آب خوردن حل می شود.

البته بعد از حل مشکل بنزین، آقای ذبیحی با توجه به استعداد سرشارشان در سایر حوزه های مسئله دار که متاسفانه کم هم نیستند ، وارد خواهند شد، اما با توجه به محدودیت وقت، باید ابتدا به امور مهمتر بپردازند، لذا پیش بینی می شود در آینده ای نزدیک مشکلات کشور در خصوص انرژی هسته ای، بیکاری، تورم، فقر، توسعه صنعت و خدمات، وحتی درمان بیماریهای ناعلاج و ... توسط حکیم ذبیحی حل خواهد شد.

ظریفی می گفت: حالا اگر شخصی مثل «ماهاتیر محمد» چنین ادعایی می کرد بازهم می شد به آن فکر کرد ولی وقتی شخص قانون گریز ، باندباز و بندبازی همچون ذبیحی دارد از حل مشکل بنزین صحبت می کند معلوم است که پشت آن چه اهدافی نهفته است. آقای ذبیحی حتما شنیده است که در عالم سیاست می توان با این شعارهای بزرگ و پرمدعا موج ایجاد کرد و توجه ها جلب نمود، بقول گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر: دروغ هر چه بزرگتر باشد راحتتر آنرا باور می کنند.

شتر در خواب بیند پنبه دانه ...

شتر در خواب بیند پنبه دانه ...

اعضای هیئت مدیره و پرسنل سازمان تامین اجتماعی ، نمایندگان مجامع کارگری، کارفرمائی و بازنشستگی ، برخی از نمایندگان مجلس و وزرا، این اواخر، دچار این نگرانی و اضطراب شده بودند که نکند خدای نکرده آقای ذبیحی مدیرعامل فوق العاده و همه فن حریف سازمان تامین اجتماعی از این سازمان کنار گذاشته شود. (خودش که به اختیار خودش رفتنی نیست) لذا بسیاری از این عزیزان دچار افسردگی و ناراحتی روحی و روانی شده بودند و به زمین و زمان التماس می کردند که تو رو خدا ذبیحی ما را از ما نگیرید. بعد از پنجاه سال بالاخره سازمان تامین اجتماعی یک منجی پیدا کرده است ...

آقای ذبیحی هم با توجه به درخواست های متعدد بندگان خدا، بالاخره خیال همه راحت کردند و اخیرا اعلام نموده اند که حداقل تا ده سال آینده به مدیریت در سازمان تامین اجتماعی ادامه خواهند داد. بعد از شنیدن این خبر موج شادی ، سازمان تامین اجتماعی و مخاطبان آن را فرا گرفت و بسیاری از آنها مراسم شکرگذاری بجا آورده و شیرینی پراکنی نمودند.

آقای ذبیحی خطاب به عده بسیاری محدودی از فریب خوردگان انسان نما فرمودند که این همه در مطبوعات و سایت ها خودشان را خسته نکنند، گوش ما به این حرفها بدهکار نیست.

یکی از این فریب خوردگان گرد و غباری، در سخنانی که بوی توطئه می داد ، گفت: ما هر چقدر تلاش می کردیم این روی ذبیحی را نشان دهیم، بازهم خیلی ها قبول نمی کردند. ولی با فرمایشات اخیر آقای ذبیحی دیگر حجت بر همگان تمام شد. چرا که بر همه ثابت شد که ایشان به تمام معنا یک فرد دیکتاتور هستند.

ایشان می گویند شما هر چقدر انتقاد بکنید، ما ککمان هم نمی گزد، اصلا گوشمان به این حرفها بدهکار نیست. هر کاری که دلمان بخواهد انجام می دهیم و هیچ کس هم جلودارمان نیست، آی نفس کش...

اما آقای ذبیحی فراموش کرده اند که این سبک مدیریت مال چندصد سال پیش بود و در کشورهای مترقی خیلی وقتها پیش نسل اش منقرض شده، در حال حاضر هم در کشورهای در حال توسعه رو به انقراض است. اصلا این سبک مدیریتی هیچ نسبتی با توسعه و پیشرفت ندارد.

آقای ذبیحی فراموش کرده اند که عصر حاضر دوره این دیکتاتور بازیها و هیچ انگاری انسانها نیست، نه آدمها هم همان آدمهای قرنهای پیش هستند ، نه شرایط همان شرایط است، و نه میتوان با این خودسریها و تحقیر انسانها، به جایی رسید. در دنیای جدید شما تا وقتی به مدیریت ادامه می دهید که زیرمجموعه تان بخواهند، اگر نخواستند در کمال آرامش و مسالمت تشریف می برید (ولی حذف نمی شوید) و ضمن اینکه بر عملکرد روسای جدید نقد و نظارت می کنید، به تلاش و خودسازی تان ادامه می دهید و خودتان را به حدی می رسانید تا زیرمجموعه دوباره طالب شما بشوند. در این سیستم همیشه مقبول ترین ها راس کار هستند. به همین سادگی. حتی از دماغ کسی هم خون نمی آید.

اما در مورد ماندگاری تا ده ساله آینده، از آقای ذبیحی که ریاضی خوانده اند بعید است که این قدر محاسباتشان ضعیف باشد، ما هر طور محاسبه کردیم، دیدیم این معادله به جواب نمی رسد. در هر صورت آرزو بر میانسالان عیب نیست.

تازه اگر این معادله به جواب هم می رسید بازهم یک جای کار اشکال داشت و آن اینکه اگر آقای ذبیحی بخواهند ده سال بر سازمان تامین اجتماعی حکومت نمایند عمر سازمان هیچوقت به ده سال نمی رسد، بنابراین با یک معادله دو مجهولی سر و کار داریم.

اما یکی از عناصر معلوم الحال هم خطاب به آقای ذبیحی گفت:

آقای ذبیحی شما تا هر وقت باشید ، ما هم هستیم، بعد از شما هم هستیم و بعد از ما هم خواهند بود افرادی که چشمشان را به زورگویی ها و بی عدالتی و ظلم امثال شماها نخواهند بست.

مراسم تاجگذاری سلطان علی شاه ذبیحی، موسس سلسله ذبیحییه

مراسم تاجگذاری سلطان علی شاه ذبیحی، موسس سلسله ذبیحییه

آقای ذبیحی اعلام کرده اند که حداقل در ده سال آینده در سازمان تامین اجتماعی حکومت خواهند کرد. برخی از دوستان نیز معتقدند این بیانات به غیر از این که نشاندهنده علاقه ایشان به سیستم سلطنتی می باشد توجیه دیگری نمی تواند داشته باشد.

طبق بررسیهای بعمل آمده سیستم سلطنتی مورد نظر آقای ذبیحی که فعلا حوزه عملکردش در سازمان تامین اجتماعی و اخیرا سایر صندوقهای بیمه ای می باشد، احتمالا بصورت نیمه موروثی خواهد بود.

شنیده ها حاکی از آن است که در دهه فجر امسال علاوه بر مراسم های افتتاحیه و عزل و نصب مدیران،و حذف واحدهای مختلف ، یک مراسم کاملا ویژه نیز در سازمان تامین اجتماعی برگزار خواهد شد و آن هم چیزی نیست جز مراسم تاجگذاری «سلطان علی شاه ذبیحی» ملقب به «قدرت مهر» ، موسس سلسله ذبیحیه. بعد از این مراسم ایشان رسما سلطان علی شاه نامیده خواهند شد. و مراتب به اطلاع عموم مردم و صدالبته اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی (ISSA) رسانده خواهد شد. تا سایر سازمانهای داخلی و خارجی بتوانند از این تجربه محشر الگوبرداری کنند.

در مورد محل تاجگذاری نیز فعلا اختلاف نظر وجود دارد، برخی می گویند مراسم تاجگذاری در سالن کنفرانس ستاد مرکزی یا سالن نگین غرب برگزار شود. اما سایرین معتقدند مگه آدم در طول عمرش چند بار تاجگذاری می کنه، ضمنا تاجگذاری چیز کمی نیست و در مقابل مطبوعات داخلی و خارجی نباید آبروریزی شود، همچنین این را نباید فراموش بکنیم که ما داریم سیستم جدید مدیریت سلطنتی را به دنیا معرفی می کنیم، پس مراسم باید خیلی باشکوه باشد. از طرفی این همه کاخ که در شمال شهر تهران وجود دارد، چرا باید بی استفاده بماند. این یعنی عدم استفاده بهینه از منابع و امکانات. ضمنا از خانواده های سلطنتی اسپانیا، انگلیس، سوئد، ژاپن، عربستان و چند جای دیگر هم باید مراسم تاجگذاری دعوت شود. پس بهتر است مراسم تاجگذاری را در کاخ نیاوران یا یکی از کاخهای مجموعه سعدآباد برگزار کنیم.

با توجه به اینکه مقدمات کار به صورت محرمانه آماده می شود، در حال حاضر اطلاعاتمان مختصر است. ولی خبرهای رسیده حاکی از این است که اسامی تعدادی از درباریان و اشراف دربار سلطان علی شاه مشخص شده است. که عبارتند از:

وزیر اعظم و احتمالا ولیعهد: محمود السلطنه رضائیان

وزیر دربار: هاشم الدوله مشکانی

وزیر خزانه: اسماعیل الدوله یوسف نژاد

وزیر دیوان : منصور السلطنه یاهو

وزیر حمام : عباس خان صابری

مشاور اعظم: محمد خان اشرفی

دوستان عزیز در صورتیکه اطلاعات بیشتری در خصوص دربار و درباریان اعلیحضرت علی شاه ذبیحی قدرت مهر دارند، ما را هم بی اطلاع نگذارند. عمر پادشاه زیادباد.

جملات قصار: رابطه ذبيحي و قانون

جملات قصار: رابطه ذبيحي و قانون

1)

عزیز بیگی، مدیرعامل پیشین شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) و معاون سابق امور استانها:

به علی ذبیحی توصیه می کنم در سخنان خود به اخلاق اسلامی و یا حداقل اخلاق انسانی توجه داشته باشد.

درست نیست که شخصی به علت ضعف مدیریتی خود مدیران قبلی سازمان را بدون ارایه سند ومدرک متهم کند.

راه نجات سازمان تامين اجتماعي‌مدیریت صحیح است .

2)

سید علی میر خلیلی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس:

وزیر رفاه هرچه زودتر تكلیف سازمان تأمین اجتماعی را مشخص كند. شرایط فعلی فعالیت سازمان تأمین اجتماعی مناسب نیست.

تأمین اجتماعی دارای فعالیت‌های اقتصادی بزرگی است و انتظار می‌رود مدیریت قوی‌تری بر آن سازمان قرار گیرد.

3)

نبي رسولي نماينده كارگران (بيمه‌شدگان) در شوراي عالي تامين اجتماعي :

سازمان تامين اجتماعي وضعيت مناسبي ندارد و در يك حالت بلاتكليفي به سر مي‌برد.

در صورت ادامه روند بلاتكليفي در سازمان تامين اجتماعي به طور قطع كارگران و كارفرمايان يك اقدام جدي را در دستور كار خود قرار خواهند داد.

4)

اولیا علی بیگی عضو هیات نظارت بر تامین اجتماعی:

انتخاب هیات مدیره تامین اجتماعی توسط رئیس جمهور و ریاست رئیس جمهور بر شورای عالی تامین اجتماعی طبق نامه رئیس مجلس به رئیس جمهور غیر قانونی است و باید اصلاح شود.

عزل و نصب نباید سلیقه‌ای باشد بلکه باید سازوکارهایی بر این موضوع وجود داشته باشد و از نظر گروه کارگری و کارفرمایی هم در اداره تامین اجتماعی استفاده شود، نه اینکه فقط شعار سه‌جانبه‌گرایی شنیده شود.

5)

علي‌اكبر خبازها رئيس كانون بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي :

با روي كار آمدن مديرعامل فعلي اين سازمان كه نزديك به يك سال از آن مي‌گذرد، اساسنامه 55 ساله سازمان تامين اجتماعي به هم ريخته شده و با حذف چند اداره زيربنايي اين سازمان مانند معاونت فرهنگي، امور استان‌ها و اداره پژوهش و... و اجراي برخي برنامه‌ها و طرح‌هاي غيركارشناسي اين سازمان بسيار متضرر شده است.

6)

احمدی نماینده کارگران در شورای عالی تامین اجتماعی :

اعضای این شورا هم از اجرا نشدن مصوبات شورای عالی و هیات مدیره سازمان از سوی مدیرعامل ناراحت هستند.

حذف یا ایجاد معاونت در سازمان تامین اجتماعی و یا حذف موسسات نیاز به مجوز شورای عالی تامین اجتماعی دارد و مدیرعامل نمی تواند خود سر کارکند.

اقدامات ذبیحی را می توان خودرایی وی تفسیر کرد.

پلمپ غیر قانونی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی از مصادیق بارز اعمال غیر قانونی ذبیحی است.

در شرایطی که مقام معظم رهبری ورئیس جمهور برقانون مداری تاکید دارند سایر افراد مجاز به شکستن حریم قانون نیستند.

7)

حسن کیانی نژاد بازرس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران:

مدیریت فعلی سازمان تامین اجتماعی فردی غیر آشنا به مشکلات کارگران است.

8)

دکتر طریقت نایب رئیس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی و دکتر حسن زاده عضو هیات مدیره سازمان در نامه‌ای به رئیس :

مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی قانون گریزی می کند . خواستار دستور رئيس جمهور به ذبیحی برای تمکین به مصوبات هیات مدیره می باشیم.

9)

حسن صادقی رئیس مجمع پیشکسوتان جامعه کارگری استان تهران و رئیس پیشین کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور:

بازنشستگان تامین اجتماعی می دانند که چه کار می کنند و هنوز احساس می کنند راههایی برای احقاق حقوقشان وجود دارد وگرنه از برگزاری تجمع در مقابل مجلس و سایر مراکز دیگر هراسی ندارند.

مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی باید رفتار خود را با کارکنان این سازمان تغییر دهد و در نوع مدیریت خود کمی تجدید نظر کند.

خواستار شفافیت ذبیحی در دریافت بدهی های تامین اجتماعی ازدولت هستیم.

به نظر من برخوردهای حذفی بامديران لایق و متعهد همانند آقای امیری و علائی و جعفری جایز نیست زیرا این افراد مدیرانی توانمند هستند بنابراین از مدیر عامل تامین اجتماعی خواهش می کنیم کمی تجدید نظر کند.

10)

محمد مروج حسینی، نماینده کارفرمایان در شورای عالی تامین اجتماعی و رییس هیات مدیره انجمن صنایع نساجی کشور:

طبق مطالعه مرکز پژوهش‌های مجلس پیش‌بینی می‌شد سازمان تامین اجتماعی در سال 1391 دچار بحران مالی شود، اما به دلیل مدیریت غلط و غیرکارشناسی در سازمان تامین اجتماعی این بحران در سال جاری گریبانگیر سازمان شده است.

مدیرعامل دچار توهم شده است و گمان می‌کند که بحرانی در سازمان وجود ندارد.

سازمان تامین اجتماعی تاکنون با مشکل مالی و مدیریتی روبرو بود اما حالا مشکل اساسنامه‌ای همه به آن اضافه شده است.

مدیرعامل هیات مدیره تامین اجتماعی را قبول ندارد و بدون تصویب شورای عالی و هیات مدیره کارهای غیر قانونی می‌کند که از آن جمله می‌توان به حذف برخی معاونت‌ها و انحلال موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی اشاره کرد.

ذبیحی تجربه مدیریتی در این سطح را ندارد و عملا هم ثابت کرده است که قادر به اداره سازمان تامین اجتماعی نیست.

در صورت ادامه مدیریت وی سازمان متلاشی خواهد شد و دولت باید تبعات ناشی از این کار را بداند، زیرا وی همچنان بر طبل بی‌قانونی می‌کوبد و حاضر به تمکین از هیچ کس نیست

11)

دکتر سید حسن اعتماد زاده ، رئیس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی :

اقدامات علی ذبیحی، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خارج از حیطه اختیاراتش است.

12)

جعفرزاده رئيس كميسيون اجتماعي مجلس :

اساسنامه سازمان تامين اجتماعي غيرقانوني است.

احساس مي‌كنم كه اگر امروز فكري اساسي براي سازمان تامين اجتماعي نشود حل مشكلات اين سازمان در آينده‌اي نزديك به بزرگترين چالش كشور تبديل خواهد شد.

در يكسال گذشته و با تغيير مديريت درسازمان تامين اجتماعي امور سازمان نه‌تنها پيشرفتي نداشته است بلكه پس رفت هم كرده است.

13)

محمد احمدی، نماینده کارگران در شورای عالی تامین اجتماعی:

جالب است تشکلات کارگری ، کارفرمایی و هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی چون از مدیر عامل سازمان انتقاد می‌کنند سیاسی هستند اما من به كسي كه اين حرف را زده می‌گویم که خود شما سیاسی هستید.

14)

نماينده مردم بروجرد و عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي :

به علت بلاتكليفي و سردرگمي مديريتي در سازمان تامين اجتماعي، شركت‌هاي زير مجموعه اين سازمان همانند شستا نيز در بهم ريختگي بسر مي برند.

15)

علي اکبر خبازها رييس کانون بازنشستگان تامين اجتماعي:

بزرگترين چالش سازمان در شرايط فعلي عدم تعامل مديرعامل سازمان تامين اجتماعي با بخش هاي مختلف و کانون هاي بازنشستگي است و عملکرد مديرعامل سازمان تامين اجتماعي، ساختار 55 ساله سازمان را بر هم زده و سبب شده است درآمد سازمان تامين اجتماعي رکود شديدي داشته باشد.

درحال حاضر سازمان تامين اجتماعي به صورت خود محور اداره مي‌شود و اين سازمان پاسخگوي عملكردش‌دربرابر نمايندگان مجلس و شركاي اجتماعي خود و حتي هيات مديره اين سازمان نيست.

16)

حسينعلي شهرياري عضو كميسيون بهداشت ‌و درمان مجلس:

محصولي در اين كميسيون، فتاح وزير سابق وزارت نيرو را به عنوان گزينه جديد براي مدير عاملي سازمان تأمين اجتماعي مطرح كرد.

سازمان تأمين اجتماعي بايد زير نظر وزارت رفاه و تأمين اجتماعي برگردد و مدير عامل آن نيز توسط وزير رفاه انتخاب شود.

اساسنامه‌ جديد سازمان بر چارچوب قانون نيست و بايد اساسنامه‌‌اي كه در قانون وزارت رفاه و تأمين اجتماعي است، اجرا شود.

17)

سليمان جعفرزاده رئيس كميسيون اجتماعي مجلس : متأسفانه دركشور ما تنها مؤسسه عالي پژوهش سازمان تأمين اجتماعي توسط مديرعامل به صورت غيرقانوني تعطيل ‌مي‌شود.

18)

احمدی، عضو شورای عالی تامین اجتماعی:

در صورت ادامه مشکلات مدیریتی در سازمان تامین اجتماعی، پرداخت مستمری بازنشستگان در ماههای پایانی سال با چالش جدی مواجه خواهد شد که این موضوع می تواند برای امنیت اجتماعی کشور خطرناک باشد.

هر 5 عضو هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی در ارسال نامه به رئیس جمهور که ریاست شورای عالی تامین اجتماعی را برعهده دارد اتفاق نظر داشته و اظهار داشتند بی قانونی های مدیرعامل سازمان را به اطلاع رئیس شورای عالی خواهند رساند.

اعمال مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی را بی احترامی به قانون است .

گفته مدیرعامل سازمان در این باره مبنی بر این که خبری از بحران در این سازمان نیست کذب است و اسناد و مدارکی داریم که در صورت ادامه مشکلات مدیریتی در تامین اجتماعی، پرداخت مستمری بازنشستگان در ماههای پایانی سال با چالش جدی مواجه خواهد شد که این موضوع می تواند برای امنیت اجتماعی کشور خطرناک باشد.

19)

محمد فاضل تركمان، رئيس هيات مديره كانون كارگران بازنشسته تامين اجتماعي استان قم:

نگاه مديريت فعلي سازمان تامين اجتماعي بصورت 100 درصدي سياسي و غيركارشناسي است.

درحرف مديرعامل فعلي سازمان تامن اجتماعي مدعي خدمت به بندگان خداست، اما بين حرف و عمل فاصله بسيار است زيرا وي حتي با وجود پيگيري‌هاي متعدد از دادن وقت چند دقيقه‌اي براي ملاقات حضوري خودداري كرد حال چطور ادعاي خدمت به بندگان خدا را دارد.

در شرايطي كه احمدي‌نژاد شخصا وقت گذاشته وهنوز ديدارهاي مردمي‌اش را تعطيل نكرده است چطورآقاي ذبيحي حتي براي ديداربا نمايندگان بازنشستگان هم وقت ندارد.

20)

رسولي نماينده كارگران(بيمه‌شدگان)درشوراي عالي تامين اجتماعي :

به صراحت اعلام مي‌كنم كه سازمان تامين اجتماعي در خطر قراردارد.

اختلافات داخلي اعضاي هيات مديره سازمان تامين اجتماعي باعث شده تا حتي مديران مياني سازمان در ارائه اطلاعات به هيات مديره آن‌گونه كه بايد فعاليت نكنند.

21)

علی زنجانی، عضو هیات رییسه کمیسیون اجتماعی مجلس :

کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نسبت به وضعیت موجود سازمان تامین اجتماعی معترض است.

طبق مصوبه 2 فوریتی مجلس و برنامه ارایه شده از سوی محصولی، سازمان تامین اجتماعی باید زیر نظر وزارت رفاه باشد.

اگر مسایل مرتبط با سازمان تامین اجتماعی حل نشود در آینده‌ای نه چندان دور این موضوع در دستور کار نمایندگان در صحن علنی مجلس قرار خواهد گرفت.

22)

علی بیگی، عضو هیات نظارت برسازمان تامین اجتماعی:

فتاح مدیری متعهد، معتدل و توانمند است . امیدواریم که مدیریت وی بر سازمان تامین اجتماعی هر چه زودتر عملی شود.

اساسنامه فعلی تامین اجتماعی را غیر قانونی است . از نظر قانونی اساسنامه قبلی معتبر است بنابراین از آقای احمدی‌نژاد می‌خواهیم که هرچه سریعتر با توجه به نامه رییس مجلس اساسنامه را اصلاح و سازمان را از بلاتکلیفی خارج کند.

23)

علي اكبر خبازها رئيس كانون بازنشستگان تامين اجتماعي استان تهران:

مدير عامل سازمان تامين اجتماعي به شركاي اجتماعي خود (كارگران، كارفرمايان و بازنشستگان) ارزشي قائل نيست و برخلاف اهداف رئيس جمهور عمل مي‌كند.

مديرعامل تامين اجتماعي در اتاقش را بسته است و تحت تاثير چند نفر از نزديكان خود تصميماتي غلط و غيركارشناسي اتخاذ مي‌كند.

مديرعامل سازمان نه تنها ارزشي براي شركاي اجتماعي قائل نيست بلكه باعث شده تا اكثريت كارمندان تامين اجتماعي نيز از وي ناراضي باشند.

ادامه حضور ذبيحي در سازمان به صلاح نيست و مي‌تواند 28 ميليون عضو اين سازمان را نسبت به دولت هم بدبين كند.

تجربه ثابت كرد كه مديريت ذبيحي غيركارشناسي است.

وزير رفاه در انتخاب مديرعامل سازمان تامين اجتماعي با درايت عمل کند تا مشکلات گذشته پيش نيايد.

24)

صادق محصولی، وزیر رفاه و تامین اجتماعی:

خواستار حضور فتاح در سازمان تامین اجتماعی هستم.

انتقال سازمان تامين اجتماعي به زير مجموعه وزارت رفاه و تامين اجتماعي قطعي شده و مصوبه قانوني آن تا چند روز ديگر در دولت به اجرا در خواهد آمد.

25)

اولیا علی بیگی عضو هیات نظارت بر تامین اجتماعی :

انتخاب هیات مدیره تامین اجتماعی توسط رئیس جمهور و ریاست، رئیس جمهور بر شورای عالی تامین اجتماعی طبق نامه رئیس مجلس به رئیس جمهور غیر قانونی است و باید اصلاح شود.

عزل و نصب نباید سلیقه‌ای باشد بلکه باید سازوکارهایی بر این موضوع وجود داشته باشد و از نظر گروه کارگری و کارفرمایی هم در اداره تامین اجتماعی استفاده شود، نه اینکه فقط شعار سه‌جانبه‌گرایی شنیده شود.

26)

عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس:

محصولي گزينه خوبي براي وزارت رفاه است و نخستين كاري كه بايد انجام دهد اين است كه سازمان تأمين اجتماعي را زير مجموعه وزارت رفاه قرار دهد.

27)

رضایی سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی :

محصولی پرویز فتاح را به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی انتخاب و معرفی کرده است.

اعضای کمیسیون از بکارگیری مجددا فتاح در دولت خوشحال شدند و با شنیدن برنامه های خوب محصولی مهر تایید به پرونده این وزیر پیشنهادی زدند.

28)

هادي مقدسي، نايب رئيس کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي :

بر اساس تغييرات ايجاد شده در اساسنامه سازمان تأمين اجتماعي، اين سازمان زيرمجموعه معاونتهاي رياست جمهوري قرار گرفته بود که مجلسيان با طرحي دوفوريتي اين کار را غيرقانوني اعلام کردند زيرا اصل اين الحاق يک کار غيرقانوني است.

29)

محمد رضا محسني ثاني، عضو کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي:

اگر بحث الحاق صندوق تأمين اجتماعي به وزارت رفاه و تأمين اجتماعي جديتر شود همانند 5 ماه پيش که در اين زمينه کار نظارتي و باز دارندگي از سوي مجلس انجام شد باز هم مجلس و نمايندگان مردم در خانه ملت با اين موضوع برخورد مي کنند

پنج ماه پيش نيز از سوي رياست جمهوري، سازمان و صندوق تأمين اجتماعي به نهاد رياست جمهوري ملحق شد اما به دليل مغايرت با قانون و نداشتن مصوبه مجلس از سوي دکتر لاريجاني (رئيس مجلس شوراي اسلامي) تذکر قانوني و نيز اخطار براي برگشت دادن صندوق مذکور از رياست جمهوري به احمدي نژاد ارسال و بخشنامه و تصميم دولت را ملغي و بي اعتبار اعلام کرد.

30)

سيدجواد زماني، عضو کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي :

البته سازمان تأمين اجتماعي از نظر قانوني بايد زير نظر وزارت رفاه و تأمين اجتماعي باشد و با توجه به اينکه چند ماه قبل از برگزاري انتخابات، اعلام شد که اين سازمان زير نظر رياست جمهوري اداره شود؛ در اين خصوص مجلس اخطار داد که اين مسأله غيرقانوني است.

محصولي نيز زماني که به عنوان وزير رفاه معرفي شد اعلام کرد که با رئيس جمهور صحبت کرده و موافقت وي را براي اينکه اين سازمان زير نظر وزارت رفاه اداره شود جلب کرده است.

31)

صادق محصولی در نشست مشترک مجلس و دولت :

اداره سازمان تامین احتماعی با وزارت رفاه خواهد بود

یكی از موضوعاتی كه دغدغه نمایندگان است بحث سازمان تامین اجتماعی و نحوه مدیریت آن است، و بنده نیز در این راستا با رییس جمهور صحبت كردم و ایشان پذیرفتند كه سازمان تامین اجتماعی مطابق قانون و به وضعیتی که در ساختار جامع رفاه و تامین اجتماعی پیش بینی شده است اداره‌اش با مدیریت عالی وزارت رفاه صورت گیرد.

فتاح را به عنوان مديرعامل سازمان تامين اجتماعي معرفي خواهم کرد.

32)

عباسعلی لواف مدیرکل برکنار شده تامین اجتماعی تهران بزرگ :

چون من با دلایل کارشناسی مخالف تقسیم اداره كل تامين اجتماعي تهران بزرگ به دو اداره کل بودم و اظهار داشتم که این کار نوعی بزرگ کردن سازمان تامين اجتماعي و بر خلاف اصلاح الگوی مصرف است مورد غضب مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی قرارگرفتم.

چون مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی نتوانست وزیر شود تعادل روحی خود را ازدست داده است اما من او را به خدا واگذار کرده‌ام