۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

مطالعات چاله میدانی در تامین اجتماعی


دستاورد جدید مدیرعامل غیرقانونی سازمان:
1
مطالعات چاله میدانی!

شنیده ها حاکی از آنست که آقای ذبیحی در جلسه هفته گذشته در پاسخ به سئوال یکی از روسای شعب که:« چرا چند تا از معاونت های مهم سازمان را بدون کار کارشناسی از بین بردید؟» گفته است که: « نه آقا، مطالعه شده است من خودم مطالعه میدانی کردم» بعد توضیح داده است که : « با چندتا از مدیران استانها صحبت کردم و به این نتیجه رسیدم که بعضی معاونت ها اضافی است و باید حذف شود»
دقت می فرمائید! این بشر که خودش را استاد دانشگاه حساب می کند، با چند تا تلفن و صحبت، به این نتیجه میرسد که باید خیلی از قسمتهای سازمان بزرگ و مهمی چون تامین اجتماعی یک شبه حذف شود. آیا به مدرک و عقل این انسان شک نمی کنید؟ هر چند رشته تحصیلی اش مکانیک است، ولی بالاخره دانشگاه دیده است و باید بداند می داند مطالعه علمی و پایان نامه و کوفت و زهرمار چه جوری انجام می شود.
نکته جالب توجه دیگر اینکه، معمولا روسای شعب بر خلاف شعبه که دائما بلبل زبانی می کنند در چنین جاهایی لال تا کام حرف نمی زنند، فقط گاهی وقتها به تعریف و احسنت و صلوات بسنده می کنند. بنابراین، اقدام رئیس شعبه ای که این سئوال را از آقای ذبیحی نموده است، فوق العاده ارزشمند و قابل تقدیر بوده است. اقدام ایشان آنقدر مهم و ساختارشکنانه بوده که بنظر من باید مجسمه ای طلائی از ایشان تهیه گردد و در محوطه سازمان مرکزی نصب گردد.
برای اطلاعات بیشتر خدمتتان عرض می کنم که در مطالعه میدانی، (که از روشهای کیفی پژوهش است) یک جامعه کوچک مورد مطالعه قرار می گیرد. موضوعاتی که به سادگی قابل کمی کردن نیستند، مطالعه فرایندهای اجتماعی که در طول زمان کامل می شوند؛ مانند شورش ها، محاکمات و تظاهرات دانشجویی، از موضوعات مناسب برای تحقیق میدانی به شمار می روند. ولازمه اش این است که محقق در جاهایی که می خواهد روی آنها تحقیق کند شخصا حضور داشته باشد و به مشاهده علمی موضوع مورد نظر بپردازد.
در ستاد مرکزی سازمان تاکنون کسی آقای ذبیحی را در هیچ جایی غیر از دفترشان و اتاق کنفرانس و نیز نمازخانه مشاهده نکرده اند. بنابراین مطالعه ایشان با مذاکره تلفنی یا حضوری با چند مدیر اصلا در قالب مطالعات میدانی قرار نمی گیرد.
مطالعه میدانی صرفا با مشاهده سرسری و بلافاصله نتیجه گرفتن حاصل نمی شود. بلکه متدولوژی و مراحل خاص خودش را دارد. ضمنا برای هر موضوعی مناسب نیست.
(با توجه به منابع علمی) به چند نکته دیگر، که در خصوص مطالعات میدانی باید مورد توجه قرار گیرد اشاره می گردد:
- رایج ترین فعالیت در تحقیق میدانی مشاهده و نظاره میدان است ، به قصد درک جریان واقعی امور.
- در تحقیق میدانی یک خطر عمده وجود دارد و آن این که تنها چیزهایی را مشاهده می کنیم که از نتایج نظریمان پشتیبانی کند. برای جلوگیری از این خطر دو راه وجود دارد: 1ـ مشاهدات کیفی را با مشاهدات کمی تقویت کنیم.2ـ در هنگام پالایش نتایج نظری از دیگران کمک بگیریم.
- تحقیق میدانی از اعتبار بالا و قابلیت اعتماد کمتری برخوردار است(برخلاف پیمایش و آزمایش).
- در مطالعات میدانی نقش محقق حایز اهمیتی اساسی است ، چون : 1) دیدگاه و2) تمرکز خاص محقق تعیین کننده مشاهدات و توصیف آن است.
(حال با توجه به اینکه رشته تحصیلی آقای ذبیحی مکانیک بوده و هیچگونه سوابقی در ارتباط با بیمه و اداره سازمان نداشته، طبیعی است که یک دیگاه مکانیکی به سازمان داشته، و همه چیز را مثل ابزار و قطعه ببیند)
- تحقیق میدانی موفق مستلزم خلاقیت بالایی در طرحریزی مطالعه و کشف معنای امور مورد مطالعه است.
- مهمتر ازهمه ذهنیت علمی محقق است که طرح تحقیق را هدایت می کند و به اهداف اصلی آن رهنمون می کند. (ذهنیت علمی محقق که آقای ذبیحی باشند کاملا مشخص است که غیرعلمی و دیمی بوده است)
- مطالعات میدانی بیش از سایر مطالعات بر خصوصیات محققان آن متکی است و بیشتر علایق محقق است که جریان کار را هدایت می کند. (علایق آقای ذبیحی مکانیک هم که معلوم است!)
- محقق میدانی برای درک مناسبات داخلی یک محیط اجتماعی باید بدان بپیوندد . اما نباید از موقعیت ممتاز خود غافل باشد و اثری بر محیط نگذارد یعنی مخل آن نگردد. !!!
تحقیق میدانی با مورد پژوهی تفاوت دارد اگر چه هر دو به مطالعه محیط می پردازند ولی لزوما مطالعات میدانی به موارد منفرد محدود نمی شود. تحقیق میدانی ممکن است مقایسه محیط های اجتماعی مختلف باشد به همین دلیل تحقیق میدانی عام تر از مورد پژوهی است. !!!
همچنین لازم به ذکر است نمونه گیری در مشاهده میدانی دشوارتر از دیگر روش هاست . نخست چه تعداد از فراد یا گروه ها مورد مشاهده قرار گیرند و بعد ، چه رفتارهایی در نمونه مورد مطالعه و مشاهده قرار گیرد. !!!

بنابراین با این اوصاف، عنوانی که برای به اصطلاح مطالعه آقای ذبیحی میتوان متصور شد، بدون شک مطالعه میدانی نخواهد بود. از طرفی با توجه به زحمتی که ایشان کشیده اند و روش نوینی را به دنیای علم معرفی نموده اند، پیشنهاد می شود این روش بعنوان روش مطالعه چاله میدانی بنام ایشان ثبت گردد.

نکته دیگر: حال فرض کنیم با این مطالعات چاله میدانی نتیجه گرفته شد که ستاد کوچک شود و یا ساختارش اصلاح گردد، اما روش اجرای این کوچک سازی خود تخصص بسیار ظریفی است که سازمان چگونه با حداقل هزینه و تنش و بر اساس یک برنامه حساب شده این کوچک سازی را اعمال نماید. بحث مهندسی مجدد و اصلاح ساختار کار هر ننه قمری نیست، حتی از اساتید سازمان و مدیریت نیز فقط تعداد محدودی می توانند دراین حوزه و در این سطح با جامع نگری و موفق عمل نمایند.
یکی نیست به من بگه اینهارو به کی می گی، آقای ذبیحی و دار و دسته اش که گوششان به این حرفها بدهکار نیست. آقا بی خیال!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر